
نثار روح مطهر بابالحوائج حضرت موسی ابن جعفر (ع) صلوات

نثار روح مطهر بابالحوائج حضرت موسی ابن جعفر (ع) صلوات

شما هم مطالب قابل پخشتان را در دایرکت بفرستید تا در این صفحه منتشر شود بقیه هم در این شرایط روحیه بگیرند

روز میلاد امیرالمؤمنین و روز مرد و پدر مبارک باد

دوستان خواهش میکنم با تمام توان این پست را به اشتراک بگذارید تا همه دوستان شما هم در این امر انسان دوستانه مشارکت کنند
اگر کسی زبان انگلیسی بلده آموزههای گاندی رو براشون یادآوری کنید
کسی توهین نکنه

حسین شیخالاسلام از دانشجویان پیور خط امام هم به دلیل ابتلا به ویروس کرونا درگذشت.
خدایش رحمت کند

مادر شهیدان فهمیده به رحمت ایزدی پیوست

دیروز و امروز
کرونا را شکست میدهیم
طرح از مجتبی میناوند

همانا با یاد خدا دلها آرام میگیرد حتی در میان میدان مبارزه با کرونا ویروس
تا شقایق هست زندگی باید کرد

*آقای ضرغامی ۵ فیلم ایرانی مورد علاقهتان که مثل یک صفحه موسیقی اگر چند بار گوش بدید خسته نمیشوید و دوست دارید بازهم تماشا کنید کدام آثار هستند؟ در انتخاب فیلمهای مورد علاقهاتان از چهارچوب مشخصی که حول شما چیدهاند رها شوید.
من از فیلمهایی نام میبرم که واقعا دوستشان دارم. نه مثل این دوستان منتقد روشنفکر که شبها راکی و رمبو میبینند صبح راجع به فیلمهای روشنفکری و گلخانهای نظریه پردازی میکنند. من راکی و رمبوهایی ایرانی را نام میبرم که دوستشان دارم نه اینکه با گفتن نام فیلم «خانه دوست کجاست» ژست الکی بگیرم. صادقانه نظرم را خواهم گفت.
۱- تاراج ۲ – تنگسیر ۳ – «اخراجیها ۱ » ۴ – لیلی با من است ۵- بادیگارد
در مورد اخراجیها بگویم که خیلی با این فیلم صفا کردم. هر بار تلویزیون تکرار میکند بازهم مینشینم و میبینم. پیامکی هم به دهنمکی میزنم، هر بار با همین مضمون «دمت گرم». من یتیمخانه ایران را که چند شب پیش پخش کردند، دوباره دیدم، ابولقاسم طالبی رفیق بنده است، بازهم پیامک «دمت گرم» را ارسال کردم. آژانس شیشهای و مهاجر هم فیلمهای خوبی است اما من در مورد این ۵ فیلم نظر واقعیام را گفتم و تعدادی که خواستی کاملا مشخص است.
*حالا ۵ فیلم خارجی منتخب خودتان را بگویید.
۱- گلادیاتور «ریدلی اسکات» ۲ – مرگجویان «جوئل شوماخر» ۳ – شمشیرزن یک دست «چان چنگ» ۴ – طالع نحس «۱» ریچارد دانر ۵ – «روح» از «جری زاکر»
چندین پیش در برنامه «سینما یک»، فیلم «مرگ جویان» را تحلیل کردم.
با گفتن این اسامی الان تصور میکنند تلویزیون در زمان مدیریت بنده این فیلمهای را زیاد پخش میکرد، چون ضرغامی دوست داشته است. من یک پست به نام شمشیرزنان یکدست دارم، درباره سه فرمانده شجاع دوران جنگ که یک دست داشتند و دربارهاشان نوشتهام، اما سه رزمندهای که اسم بردم عزیزان و شمشیرزنان یکدست جمهوری اسلامی هستند. به آن فیلم اشاره کردم و درباره این سه نفر نوشتم.
فیلم روح
*اولین فیلمی که از شبکه نمایش پخش کردید، کدام فیلم بود؟
اولین فیلمی که در شبکه نمایش، پخش شد فیلم روح بود. خیلی هم استقبال شد، گفته بودم که شبکه نمایش در ساعت ۱۱ فیلمهای معنوی و معناگرا پخش کند. فیلمهای معناگرا برای مخاطب این ساعت بسیار خوب است.
*با کدام کمدیها حال میکنید در میزانسن تخمه و متکا؟
من در گذشته فیلمهای جری لوئیس را دوست داشتم، الان خیلی رابطه برقرار نمیکنم، اما مجموعه دیدی با هنرنمایی دیتر هالروردن را به خاطر دوبله و هنرنمایی منحصر به فرد مرحوم حسین عرفانی دوست دارم، ارثیه فامیلی و داستان دوقلوهای دیدی را دوست دارم. فیلم تغییر چهره (Face/Off) از آن دسته فیلمهایی است که هر بار تلویزیون پخش کند با آن همراه میشوم.
اگر ۵ فیلم دینی انقلابی بخواهی نام ببری حتما یکی از این فیلمهاسفرسنگ است. «سفر سنگ» تمام المانهای سینمای انقلابی و دینی را یکجا دارد. این فیلم قابل نمایش نبود و در زمان مدیریت من در تلویزیون نمایش داده شد، به خاطر فرزانه تاییدی و رضا فاضلی غیرقابل نمایش بود.
*خوبی انقلابی ها حالا با تعریف اصولگرا این است که هر چه خرابی در دهه شصت اصلاح طلبان در ممنوعیت به بار آوردند، اصولگرایان این روند را تغییر دادند مثل مرحوم ایرج قادری.
البته ایرج قادری را آقای لاریجانی به سینما بازگرداند، اتفاقا قادری با بازگشت به سینما فیلم خوبی ساخت. در آن زمان در وزارت ارشاد من معاونت امور استانهای بودم و زمان آقای میرسلیم معاون سینمایی شدم.
در آن زمان سینمای گلخانهای حمایت میشد توسط آقای بهشتی و دوستانشان که توسط آقای لاریجانی حفظ شدند. ایرج قادری اول انقلاب تاراج ساخت. تاراجی که من واقعا دوست دارم و فیلمی انقلابی بود. قادری فیلم «میخواهم زنده بمانم» را با خانم فاطمه گودرزی ساخت که فیلم بسیار خوبی شد، بعد از این فیلم دیگر با آثار او ارتباط برقرار نکردم. خدا رحمتش کند یک شب از من وقت میخواست که با من صحبت کند و شب احیا بود. من تا تا نیمههای شب با ایشان جلسه داشتم.
از ساختمان ارشاد رفتم به مراسم احیایی که در مدرسه مطهری آقای کاشانی گرفته بودند، چون وقتی نداشتم و باید مسئله این هنرمند را حل میکردم. شب احیا دوساعت جلسه داشتم تا به ایشان بگویم چه چیزهایی از او میخواهم و او نیز حرفهایی داشت. من آنشب نگران مراسم احیا بودم اما به این فکر میکردم احیای من در صورتی مقبول خواهد بود که مسئله هنرمندان را حل کنیم.
من معتقدم اگر از ۱۰ فیلم انقلابی بخواهی نام ببری تاراج یکی از آنها خواهد بود. اگر ۵ فیلم دینی انقلابی بخواهی نام ببری حتما یکی از این فیلمها سفرسنگ است. «سفر سنگ» تمام المانهای سینمای انقلابی و دینی را یکجا دارد. این فیلم قابل نمایش نبود و در زمان مدیریت من در تلویزیون نمایش داده شد، به خاطر فرزانه تاییدی و رضا فاضلی غیرقابل نمایش بود.
خیلیها فکر کردند که نمایش این فیلم تبعاتی خواهد داشت. «رضا فاضلی» یک ضد انقلاب شش دانگ بود منتها اینها مهم نیست. فیلم یک اثر دینی کامل است، جالب اینجاست که قبل از انقلاب ساخته شده، قصه هم دارد و تا آخر اثر با آن همراه میشوی. برخی آثار روشنفکری مثل کوه آقای امیرنادری را بیچاره شدم تا فیلم به پایان رسید. بیچاره شدم. اگر این را میگویم لطفا دوست و همکاران، نگویند که ما ضد روشنفکران هستیم، خیر، فیلم کوه سینما نیست و من با آن گونه ارتباط برقرار نمیکنم.
*شما در زمان مدیریت سینماییتان هنرمندان جمع میکردید و تجمعات معنوی و گردشی خوبی با آنان داشتید.
فضای هنرمندان را باید تغییر میدادم. هیچکس دیگر این کار را نمیکرد و گاهی هنرمندان را جمع میکردیم میرفتیم در مناطق جنگی یا جشنواره استانی برگزار میکردیم و آنان متوجه میشدند در کشور چه اتفاقاتی رخ میدهد. در دوره مرحوم هاشمی معاون سینمایی بودم و برای سازندگی کشور خیلی کارها انجام شد. تصاویری که بنده در شبکههای اجتماعی از بازدید مترو به همراه هنرمندان منتشر کردم قابل دسترسی است. از آقای کیارستمی در این جمعیت هست تا مهرجویی، مرحوم عزت الله انتظامی و مشایخی و بسیاری از کارگردانان معروف که از متروی در حال ساخت در دهه هفتاد بازدید میکردند و یا با هماهنگی آقای آقازاده، هنرمندان را به سکوهای نفتی کشور میبردیم و با هلیکوپتر به برخی این مناطق میرفتیم تا هنرمندان در مواجهای میدانی ببینند که چقدر زحمت در این کشور کشیده میشود. وقتی این رویدادهای را از نزدیک میدیدند حسشان عوض میشد. منتها عمر من در سینما به یک سال و نیم بیشتر نیجامید و پایان کار من با دوم خرداد مصادف شد. یکی از اشتباهات من این بود که از آقای ناطق نوری حمایت کردم. کار درستی نبود. نباید سینما را با «سیاست» آن هم از جنس خط کشیهای انتخاباتی مخلوط میکردم.
با تشکر از فرصتی که در اختیار مشرق قرار دادید.
پایان.
گفت وگو : مرتضی بیات - علیرضا پورصباغ