مسعود ده نمکی

شبه خاطرات مسعود ده‌نمکی-فصل هشتم (رزمنده شعبده‌باز!)

(بخش سی و پنجم)

ساعاتی قبل از حرکت به سوی حلبچه و شاخ شمران تصمیم گرفتم به نیروهای دسته سابق خود در گروهان۱ سری بزنم و از آنها حلالیت بطلبم. دم در اتاقشان که رسیدم،  صدای نوحه و سینه‌زنی را شنیدم. کمی تأمل کردم تا ورود من، حال معنوی آنها را خراب نکند، اما وقتی خوب به اشعار نوحه آنها گوش دادم، فهمیدم شیطنت برادران سابقم گل کرده و مرا دست انداخته‌اند.

میاندار این نوحه‌خوانی هم مظلوم‌ترین بچه بسیجی ‌آن جمع، «پیام حاج بابائی» بود! باورکردنی نبود. او که در طول مدتی که من مسئولشان بودم،  بیشتر از چند کلمه حرف نزده بود،  حالا  از همه بلندتر نوحه می‌خواند:

«کنار نعش ده‌نمکی

گریه می‌کنیم ما الکی

واویلا واویلا واویلا

واویلا واویلا واویلا»

البته حق داشت بنده خدا. آن ‌قدر نماز شب خوانده بود که به قول بعضی‌‌ها اور دوز کرده بود. ظاهراً داشت لحظات آخر عمرش را با شادی ‌پر می‌کرد و لحظه وصال نزدیک بود.  این موضوع کاملاً از چهره‌اش پیدا بود، ولی سعی می‌کرد آن را پشت شیطنت‌ها پنهان کند.

شنیده بودم که می‌گفتند در کربلا هرچه زمان از نیمه ‌شب به صبح روز عاشورا نزدیک‌تر می‌شد، چهره‌ یاران امام‌حسین«ع» که گام به گام به لحظات شهادت نزدیک‌تر می‌شدند، بشاش‌تر می‌شد.

با وجود تفاوت‌های زیاد نیروهای وظیفه‌ با بسیجی‌ها، عده قلیلی از نیروهای وظیفه‌ هم بودند که از نظر روحیات معنوی و شجاعت دست کمی از بسیجی‌ها نداشتند.


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  سه شنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:41  توسط مسعود ده نمکی  | 

آثار و برکات صلوات (بخش 35)

مسعود ده‌نمکی

فصل هشتم: مواقع صلوات

31. ذکر صلوات در صورت فراموشی اذان نماز

امام رضا (ع) فرمود: «اگر در اذان‌ خود شک کردی درحالی­که نماز را به‌پا داشته­‌ای، پس ادامه بده، و اگر در اقامه شک کردی بعد از اینکه تکبیر گفتی، باز هم ادامه بده، و اگر مطمئن شده‌­ای که اذان و اقامه نگفته­‌ای، سپس به یاد آوردی، ترک اذان ایرادی ندارد، پس بر نبی (ص) و آل او (ع) صلوات بفرست، سپس بگو: (قد قامت الصلاة، قد قامت الصلاة)، و عالم گويد: کسی‌که جنب شد و سپس غسل نکرد و همه­ نماز را به­ جای آورد و بعد از اقامه­ آن به یاد آورد، پس اعاده­ بر او لازم است، اذان بگوید و اقامه کند سپس میان هر دو نماز، با يك اقامه فاصله اندازد.»

[فقه الرضا/ بحارالانوار. ج 81. کتاب نماز 3. ابواب مکان نمازگزار ـ باب سیزدهم. ح 68]


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  دوشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 8:4  توسط مسعود ده نمکی  | 

درباره «زندانی‌ها»: این فیلم را کجای دلم بگذارم؟

زمانی در نقد فیلم فرهادی به این نکته تأکید کردم که زاویه دید فیلم‌سازی که در افق طبقه متوسط مدرن با روح بردگی نظام جهانی سرمایه‌داری و رؤیاهای آن فیلم می‌سازد، قادر به فهم  زندگی مردم فرودست ایران نیست، روستایی بعدها این کاستی را جبران کرد و آثار او با همان نگرش انتقادی زیرپوست زندگی جنوب شهری‌ها جاری شد. با همة تمایز نگاه، نقدم برای متری شش و نیم درست قبل از دیدن «زندانی‌ها»، نقدی تحسین‌آمیز است. برای روشنی بخشیدن به وضعیت «زندانی‌ها» در اینة تماشای عامه، و نقد نا توانی ها و توانش را شروع کردم تا بنویسم کدام عناصر برگرفته از ذخیرة زندگی و واقعیت‌هاست در پیکرة روایت و داستان سینمایی، که مفاهیم والا را برای توده‌های مردم و عامه مورد پسند می‌کند و چگونه غلبه داستان‌هایی سوبژکتیو که در ذهن سر هم‌بندی می‌شوند بزرگ‌ترین دشمن باورپذیری عمومی‌اند. و نیز درباره استانداردهای امروزی تماشای فیلم و ذائقه تماشاگران عام که بالا رفته و خواستار پیشرفت‌های مختلف در قصه‌پردازی دراماتیک و اجراست و... دیدم باز 100 صفحه نوشتة طولانی دارد طراحی می‌شود. رهایش کردم!

پس بگذارید بگویم دلم می‌خواست درباره چه عناوینی بنویسم، وقتی درباره «زندانی‌ها» می‌نویسم و به همان اکتفا کنم:

1. اول از همه درباره باورپذیری و باورناپذیری در سینمای عامه‌پسند! اینکه از سربخت و اقبال و اوراد نیست که مثلاً گنج قارون یا اخراجی‌ها، تایتانیک یا بن هور یا جدایی نادر از سیمین و متری شش و نیم ادراک انتقادی ما را درباره پرفروش بودن‌شان به تکاپو می‌اندازد. فهم درست عامه‌پسند شدن یک فیلم هم نیازمند کشف و و درک و توجه به جزییات اثری با زبان مطبوع برای عامه و ساختارهای جذاب معطوف به تجربه فرهنگی و زیبایی شناسی توده‌ها در زمان معین و ذائقه و سلیقة «در زمانی»ی آنان است و هم احتیاج به دانش‌های مختلف، انسان‌شناسی، روان‌شناسی اجتماعی، جامعه‌شناسی و مطالعات فرهنگی، سیاست و تاریخ دارد تا دریابد از منظر تماتیک،‌ فیلم مبین چه نیازهای مفهومی مردم است.

و اینجا مایل بودم توضیح دهم دلایل باورناپذیری زندانی‌ها برای مخاطبان فیلم چیست.

2. عنوان دیگر، نسبت زندگی مردم معین و داستان است. هم داستان و هم عمل داستان ‌نویسی مدرن در ایران، یک هستی محدود روشنفکرانه داشته است. وزن سنگین سوبژکتیویسم و زاده شدن داستان از ذهن و فقدان تجربة غنی زیسته و ناتوانی در بهره‌مندی از ذخایر عظیم زندگی در ساختن شخصیت‌ها و ماجراها، عوامل شنیداری مثل دیالوگ‌ها و عوامل نمایشی و درام، همه و همه منجر به زوال جان داستان در ایران شد و هرچه پیش آمدیم خشکجانی قصه‌ها، زندانی شدن‌شان در ذهن محدود و در فضای محدود زندگی روشنفکرانه داستان‌نویس‌ها و مسایل پرملال آنان افزون گشت. انقلاب اسلامی و جریان زندگی واقعی در حادترین و شدیدترین جلوه‌های رویارویی، به‌ویژه جنگ، تاثیر  باورنکردنی، سرشار از گرما و ماجرا و آدم‌های زنده آفرید که در آثار و خاطرات رزمندگان از «دا» تا «پایی که جا ماند» و...

نقطه عطف تازه‌ای در ذخایر و نوشتارها و تجربه‌ها و مشق‌های پیشارمان برای ما آفرید. متأسفانه یک تقابل و شکاف اجتناب‌ناپذیر تاریخی تقابل روشنفکری غربگرا که داستان‌ نویسی حرفه‌ای ایران در آن حلقه حیات دارد، و هستی و زندگی انقلاب اسلامی که مبتنی بر نقد مدرنیته و مدرنیسم است، منجر به ضایعه‌ای ملی شد و از خودبیگانگی داستان در ایران شده است.

آنان که بر پشتوانه عظیم مدرنیسم متکی هستند، یکسر از این ذخایر عظیم زندگی دور و حتی بیگانه و چه بسا رویاروی با آن‌اند. و آنچه مربوط به حال و هوای آنهاست، پر از بی‌جانی و ذهنی‌انگاری و خشکیدگی است، زیرا اساساً مدرنیسم اینان ماهواً دلمرده و ناتوان و افسرده است.

اخراجی‌ها در قلمرو آن جریان زندة بهر‌ه‌مند از زندگی در فضای زندة دفاع  مقدس پر از تازگی و جذابیت و ساختارزدایی از کلیشه‌ها و نقد مردمی بود. متأسفانه «زندانی‌ها» از نظر قصه گرفتار آن سوبژکتیویسم و آفریدن قصه در فضای ذهنی و بی‌ربط به ذخایر زندگی شده است.

3. یک سینماگر جدی باید آماده درس‌آموزی و تحمل شکست و پذیرش نگرش انتقادی باشد. وقتی شتابان ماجراهایی به هم بند می‌شود که مدام باید از انواع تصادفات پی‌در‌پی برای پیش بردن ماجرا استفاده کنید، نتیجه احساس ناامنی مخاطب، احساس دست کم گرفته شدن شعور او، احساس وقت نگذاشتن برای ساختن خرده داستان‌ها یا روند حرکت معقول و پذیرفتنی رخدادها درنتیجه بی‌اعتمادی به فیلم است. به‌ویژه امروز با این ابعاد وسیع نفوذ فیلم و داستان‌ها در زندگی و آشنایی مردم عادی با انواع آثار سینمایی، دیگر چنین سهل‌گیری‌ها و سرهم‌بندی کردن‌هایی مطلقاً چشم‌پوشی پذیر نیست.

4. جدا از کاستی‌های روایی / داستانی و ساختاری زندانی‌ها، آخرین فیلم ده‌نمکی گرفتار بداقبالی‌های گوناگونی است که به پس زمینه اجتماعی و شرایط تاریخی دیدن فیلم مربوط است.

امروز بی‌تردید، طبقه پر تعداد متوسط مدرن و تأثیر دیدگاهی و ایدئولوژیک تفکر سکولار و حتی لائیک بخش بزرگ این قشر مدرن بر اقشار فرودست، در برابر ایده‌های مذهبی موضعی دچار گسست و دوری و زنهارگی دارد. رها از آن که اثر شما فاخر باشد یا پیش‌پا افتاده! باید واقع‌بین بود. تهاجم شبانه‌روزی جریان دین‌ستیز و غربگرا و غرب که عمل تبلیغی و رسانه‌ای‌شان اهداف عقیدتی را با منافع سیاسی و سلطه‌جویانه توأمان دنبال می‌کند، ‌بر ذهن نیروهای وسیع اجتماعی سایه انداخته است تا آن‌جا که در پیکرة حکومت «تفکر مدرن» و منطبق بر نظم گفتار قدرت سرمایه‌داری جهانی در عرصه عمل و برنامه و نگرش اقتصادی مسئولان ردة بالای حکومت و راه‌حل‌های سیاسی و ساختاری و نگرش فرهنگی‌شان نفوذ باورنکردنی یافته است.

چیزی که با آرمان‌ها، پیمان قانونی اساسی، داعیه تبعیت از نگرش الهی امام خمینی(ره) در اداره زندگی و ایده‌آل‌های اسلام دچار گسست و شکاف و رویارویی انکارناپذیر است و اگر این گرایش قدرتمند در نظام قدرت و حکومت و میان مسئولان علناً ایده‌هایش را بر زبان نمی‌راند، و در مسیر یک استحاله با چراغ خاموشی پیش می‌رود و به هرج و مرج و چندبارگی و ناتوانی و رؤیاهای وابستگی در عمل دامن می‌زند، به سبب آن است که جرأت آن را نیافته تا بگوید برای بقا راه دیگری جز توبه علیه اسلام و علیه انقلاب اسلامی نیست!

امروز گویی مدرنیزاسیون ناتمام پهلوی‌ها، به اسم اسلام، به‌وسیله همین جریان قدرتمند با پوشش جمهوری اسلامی دارد پیش می‌رود آن هم به شکل، صد بار پر هرج‌ومرج‌تر و مبتذل‌تر. نگاهی به نظامی علمی دانشگاه‌ها، نگاهی به آموزش حوزه‌ها و پرورش روحانیت نسل جدید، نگاهی به روند ساماندهی اقتصاد نفتی و سیستم بانکی و پولی کشور، نگاهی به نوع برخورد به کشاورزی و تولید صنعتی مستقل و کارگاهی و اداره شهرها و سیستم مدیریت بکنید، و بدتر از همه نگاهی به محتوای سینمای ایران و هولناک‌تر از آن به تلویزیونی که به سرچشمه نفوذ بدترین تلقی از عصر جدید و لهو و لعب و ابتذال و بی‌محتوایی و برداشت غیر یا ضددینی از زندگی و شادی و روابط مرد و زن و پسر و دختر بدل شده نگاهی بیفکنید تا دریابیم در این حال و هوای حاکم، دغدغه دینداری و مفاهیم دینی در سینمای ایران تا چه حد،‌بی‌وجه و دور از خواست بسیاری از مخاطبان است. جو گسست از ارزش‌های دوست داشتنی بومی و دینی و اخلاقی و تصویر خانوادة مطلوب ایرانی آنقدر شدید است که پایتخت1 را تبدیل به پایتخت3 با برداشت‌های عصبی و گسیخته و فمنیستی و تخریب وجه شیرین شخصیت جا می‌کند!

و سرمایه محبوبیت و رویکردی را که از طریق آن قهرمان‌های دلچسب به دست آورده بود خرج تخریب آنان و ایجاد احساس اشمئزاز می‌نماید! یعنی این‌که کلاً ذائقه غالب به سود مفاهیم «زندانی‌ها» نیست.

5. من درباره عمل برخوردهای کینه‌توزانه به سینمای ده‌نمکی قبلاً نوشتم و هنوز یکی از عناوین جالب توجه در نوشتن درباره زندانی‌ها کالبدشکافی برخورد منتقدانی مثل نبوی و واکاوی تویة این کشتار سینمای عقیدتی و منبرسوزی فیلم‌هایی است که می‌خواهد منبر تصویری و مبلغ ایده‌های شیعی باشد و هرگز صرف ادعای خامدستی فیلم نمی‌تواند ریشه این ریشه‌زنی فیلم محسوب گردد مگر آن‌که ماجرا را در بستر معنای حقیقی ایدئولوژیک و سیاسی‌اش، یعنی التقاط‌های مذهبی / مدرنیستی و سلطه عقیدتی نگرش مدرن بر علایق دینی و به رنگ جماعت درآمدن روشنفکران دینی فهم کنیم یا کشمکش‌های فردی و انتقام‌گیری و ادامه دعواهای گذشته و افشاگری‌های ده‌نمکی را نه یک واکنش صادقانه برابر ابتذال در چارچوب نقد فیلم، بلکه محصول جنگ بزرگ همدلی و هم‌سخنی با نظام سلطه جهانی غربگرا مدرنیته و سنت و تحت الگوی کهنه تعریف می‌شود فهم کنیم! و البته ده‌نمکی بی‌پرده‌پوشی یک آدم انگشت‌نما در صف دفاع از رؤیاهای شیعی و انقلابی‌اش زیسته است و بیهوده نیست که خشم و نفرت مخالفان عصبی‌ این هر دو را برمی‌انگیزد. نه تنها نبوی، بلکه خانم خشمگین و بی‌ریشه و آقازاده‌هایی که جز رانت پدران هیچ هنری نداشته‌اند و علم شده‌اند که با اصل اسلام و امام عصر(عج) و امام خمینی و انقلاب خمینی(ره) بستیزند و راه غرب را تحمیل کنند،با فرمان و کاریکاتور دیکتاتور هاحرف را صادر میکند که ای بازیگران :چرا درفیلم ده نمکی بازی میکنید!!! خوب به شما چه؟شما چه کاره ی مردمید که چنین بی پروا ،مبتذل و قیم مآبانه حرف طلبکارانه میزنید وفراموش نکنید که داعش محصول نو لیبرالیسم آمریکائیست که راه شماست نه راه اسلام ناب محمدی و راه امام خمینی و انقلاب اسلامی. تحجر واباحه گری لیبرالی دو سوی سکه ی تفکر بی باور به حقایق تشیع و عالم غیب و موعود الهی است.همان امام قائمی (عج) که که علیه نظام طاغوت جهانی قیام میکند.

***

اما مهم‌ترین حرفی که من درباره «زندانی‌ها» دارم و قلبم در آن حرف می‌تپد تلاش ده‌نمکی به قدر وسع‌اش برای گفتگو از انتظار فرج این زیباترین و ارجمندترین مفهوم حیات ما ـ به قول سیمین دانشور ـ است!

اگر «زندانی‌ها»، کم‌فروش‌ترین فیلم ده‌نمکی هم نام گیرد، من مکلفم دو نکته را درحاشیه نقد فیلم یادآوری کنم؛ اینکه همه پس زمینه‌های اجتماعی، تاریخی،‌ فرهنگی و سیاسی دچار چالش و دلایل دیگری اضافه بر مشکلات ساختاری فیلم‌ها در پشت کردن به آنها وجود دارد که ذائقه زمانه و عامه را شکل می‌دهد، و دیگر اینکه اگر او سینماگری ولو تنها سینماگر باقی مانده، در جهانی سرنهاده به دنبال وسوسه شیطان عصر باشد تکلیف او نه نومیدی، بلکه با نیرویی مضاعف جبران شکست در جنگ خدا و ضد خداست!

فکر می‌کنید دلم می‌خواهد درباره «زندانی‌ها» چه بنویسم؟ درخصوص جایگاه روایت آن و کاستی‌هایی که باید جبران شود؟ درباره ایده‌های تماتیک فیلم؟ درباره نشانه‌شناسی و تلاش ده‌نمکی تا در لایه‌های نمادین بگوید زندان، همان زندان دنیاست، و آن دو خلافکار در پی گنج دنیوی، همین مردم اسیر حیات ناچیز دنیا هستند و حقیقت گنج در کلام خدا نهفته است و ذخیره اصلی، بقیة‌الله الاعظم(عج) همان ذخیره و گنجینة الهی برای رهایی حقیقی است و... و اینکه چرا این ایده‌ها در تبدیل به سینما، راه اخراجی‌ها را تکرار نمی‌کند و این عدم موفقیت چه دلایل مشخص درون فیلم، و در خطاها و سرهم‌بندی‌ داستانی و ضعف‌های فیلم دارد و نیز چه دلایل معینی در بیرون فیلم و در چالش‌های ذهنی و عینی و تحولات درون جامعه ایرانی و در «عامه» تماشاگران و ذائقه‌شان و معنای تغییر سلیقه آنها موجود است... نه هیچ‌کدام آنها دلم می‌خواهد درباره انتظارات جدا شدة جامعه ما، از انتظارات ایمانی و انتظار ده‌نمکی بنویسم!

***

اما این بخش از آن‌چه دلم می‌خواهد بگویم خطاب به مؤمنان است.

اجازه دهید بگویم بدترین شکست‌ها، بهترین درس‌ها را برای آدمی در خود نهفته است که سرشت هماهنگ با زندگی دارد و کنش‌مند است و رؤیایی در سر می‌پرورد و خود از میان برخاسته و تنها تقرب به محبوب را می‌بیند و دنیا او را به انفعال نمی‌کشاند و حقیقتاً مهدوی است و داعیه‌های عاشورایی او در لفظ نیست!

فرق کسی که خود را وقف امام زمان(عج) و مهدی موعود و دادگری جهانی او می‌کند و به هر کاری دست می‌زند از حضور در جبهه‌های دفاع مقدس تا حضور در سنگر یک روزنامه تا فیلم‌سازی، کارش وقف انتظار است با افراد التقاطی و روشنفکران مدعی اسلام فاخر!! در همین «وقف» است و اگر چنین است، پس شکست چه چیزی است جز فرصتی نو برای جبران خطاها و درست‌تر و قدرتمندتر در سلوک انتظار پیش رفتن؟ در این صورت کسی که حقیقتاً، قلباً، روحاً، اعتقاداً و عملاً در همین راه طی طریق می‌کند، بر خودش به شکست ده‌نمکی، شادی و گردو شکستن با دمش نیست که کار بزدلان و اهل نفاق است، بلکه آرزوی جبران کاستی‌ها و کمک به پیشروی همدلانه و با یکدیگر در مسیر مشیّت و فرمان و وعده الهی است!

و بی‌تردید در این مسیر تا جایی که به یک فیلم مربوط است، داوری نخست معطوف است به مفاهیمی که فیلم ابلاغ می‌کند و فیلم ده‌نمکی منبری برای انتظار و تحقق وعده الهی است. آن‌چه که خود او از منبر ائمه معصوم‌اش(ع) و عالمان ربانی مذهبش اعم از سیدبن طاووس یا بحرالعلوم یا آقای قاضی، آقای خمینی، آقای بهجت، آقای دولابی و امثالهم آموخته و بالاخره دانشمندانی که امروز فهمی غنی از حقیقت انتظار ارائه می‌دهند نظیر آقای میرباقری و از همین‌ موضوع می‌خواهم استفاده کنم و نشان دهم معنای درخشانی که در «زندانی‌ها» نهفته است چرا مهم‌ترین و مفهومی است که باید به آن تکیه کرد و تلاش کرد کم و کاست روایت و ساختار بصری و زبان و بیان و اجرا بر حول همین کانون حیاتی بهبود یابد و اگر کار دشمنان آن حقیقت و ذخیره و چشم براهی بزرگ نفرت ورزیدن است به این محتوا به سبب ظلمات مدرنیستی و بی‌باوری‌شان، تعجب‌آور مواضع افراد دل دو جایی است که در پشت دفاع از مفاهیم فاخر که به درد گوشه ویترین‌شان می‌خورد، در عمل از ضد این انتظار تبعیت می‌کنند و هیچ همدلی در عرصه زندگی و هنر با حضور آن ندارند و بلکه به جای اصلاح به سرکوب آن طبق ذائقه عصر بت‌پرستی انسانگرایانه و عقل مدرن می‌پردازند.

زیرا آنها با باور و ایمان به نصوص و روایات انتظار بیگانه‌اند و به آن به عنوان حقیقت روزمره و مؤثر در همه وجوه زندگی ازجمله در کنش سینمایی نمی‌نگرند.

از آن‌جا که سینمای ده‌نمکی منبر تصویری است، من هم متوسل به سخن منبرانه می‌شوم: حجت‌الاسلام و المسلمین جناب میرباقری روایتی از امام زین‌العابدین(ع) نقل می‌فرمایند درباره وقف خود در راه انتظار:

اهل زمان غیبت حضرت صاحب‌الزمان ولیعصر(عج) با دو خصوصیت به این فضیلت (وقف هر کار خود برای انتظار) می‌رسند و آنان سرآمد مردم دوران‌ها هستند حتی سرآمد کسانی‌که در دوره ائمه اطهار(ع) می‌زیستند یا دوران ظهور را درک می‌کنند:

1. خصوصیت اعتقاد به حضور و ولایت حضرت(عج) در دوران غیبت؛

2. کسانی‌که در انتظار حضرت هستند با محتوایی که ائمه ارائه داده‌اند.

اهمیت درک نقش این افراد در سینمای امروز با توجه به وضعیت جهان طغیان کرده و طاغوت‌گری نظام سلطه و با توجه به وضعیت ایران چالش‌های گوناگون درونی و بیرونی آن، ‌امر ساده‌ای نیست، نیازمند باور قلبی، دانایی و فهم و عقل ایمانی و اطلاعات رها از حب و بغض است. زیرا این افراد در هر نهاد اجتماعی، حتی به اندازه انگشتان یک دست نیستند و پیروان‌شان نیز اقلیتی انگشت شمارند. خدای متعال به کسانی‌که در خصوصیت مورد اشاره امام سجاد(ع) را دارا هستند، فهم، عقل و معرفتی هدیه کرده که سبب دریدن حجاب‌ها می‌شود. با رفع حجاب‌های ولو نوری،‌برای آنان ظهور و غیبت یکسان می‌شود. یاآن‌چه برای دیگران غیبت است برای آنان به ظهور بدل می‌گردد. در آن صورت واقعاً در محضر حاضر معصوم(عج) به هر کاری دست می‌زنند در مسیر انتظار فرج آن ذخیره و موعود الهی است. وقف سینما برای این انتظار کار عظیم ایمانی نورانی است که برای بی‌ایمان‌ها و دل دوجایان و اهل ظلمات فهم‌پذیر نیست.

حال اگر فیلمی در این مسیر ولو شبیه مناجات آن چوپان مولانا باشد آیا زمزمه قابل دفاع برای دوستان خدا نباید بشمار آید که باید به آن یاری داد کم و کاستش را رفع کند نه سرکوبش کرد؟

این را که می‌گویم، ‌با سند و مدرک دال بر این است که خود بر باورناپذیری و مشکلات «زندانی‌ها» پیشاپیش هم انگشت نهاده‌ام. اما ماجرای سرکوب «زندانی‌ها» چنین است که شما پیام‌آوری را به سبب لباس وصله‌دارش سنگسار کنید!! یا بی‌ارزش قلمداد نمایید. اگر کافران چنین می‌کنند مدعیان ایمان چرا؟!!

مگر نه آن‌که راه سپردن در محضر ائمه، سلوک ارجمند و یکه‌ای است و حتی حضور در حرم ائمه معصوم(ع) شرافت و نورانیتی دارد که فرد مشرف را شریف و قابل احترام می‌کند؟ مگر نه آن‌که صرف این حاضر بودن یک فیلم در محضر آن انوار اعظم، مثل حضور انسان در حریم ائمه(ع) برکاتی دارد که در جای دیگر یافت نمی‌شود و تا جایی که به فیلم مربوط است فیلم‌های دیگر فاقد این شرافت است؟ فیلم انتظار گواه آن است که ولو در تصویر آرزو می‌کنیم ظهور و غیبت و شهود یکی شود.

گفته‌اند: به حضرت فرمودند وقتی در محضر شما هستیم، رغبت و میل به دنیا در ما از بین می‌رود، حالت زهد در ما و قلوب ما زیاد می‌شود. اما وقتی می‌رویم دوباره علایق دنیایی درون ما فرود می‌آید آیا این دورویی نیست؟

فرمود: «بر قلب‌های شما حرام است شیرینی ایمان را بچشد مگر آن‌که مقام زهد را دریابد. و درنتیجه حال‌تان نفاق نیست. ناگزیری شماست» اکنون ما با فیلمی سروکار داریم که ما را به زهد انتظار و به معنایی یاوه گنج دنیایی و توجه به گنج الهی دعوت می‌کند؟ همین یک کار، شایسته ارج نهادن نیست؟ دست تا زمانی‌که مردم برابر پرده ننشسته‌اند، فیلم آنها را به انتظار فرا می‌خواند، ولو با لکنت!

امام صادق(ع) می‌فرماید: جدم در پاسخ به این سؤال فرمود: آن حال وقتی دور می‌شوید، نفاق نیست، ولی خطوات شیطان است، قدم‌های آهسته‌ای که می‌کوشد آن‌چه کسب کرده‌اید از شما برباید و اگر مراقبت نکنید ممکن است اصل ایمان را از شما بگیرد!

آیا همه آن هجوم به «زندانی‌ها» هم از جنس خطوات شیطان نیست که می‌کوشد تذکر انتظار را محو و بی‌فایده جلوه دهد و به بهانه ضعف بیان، اصل ماجرا را منکوب نماید!

این انتظار که آن همه در اسلام ارزش یکتا دارد چیست که بافضیلت‌ترین عمل است و سخن گفتن از آن ـ نیز در سینما ـ کاری بزرگ و سترگ است و باید قوام یابد، نه سرکوب شود؟

آنان که به شیطان بزرگ و وسوسه بزرگ امروزی، مدرنیته رو کرده‌اند بر فضای انتظار به دیده ی استهزاء می‌نگرند. اما این وعده الهی و راه رهایی زمین از ظلمات است و دادگری جهانی را به ارمغان می‌آورد و این همان انتظار فرج حضرت امام زمان(عج) و درحقیقت فرج اسلام و اهل البیت علیهم‌السلام و تحقق قرآن و اسلام است که اجرا نشده باقی مانده است!

در این انتظار، معرفت به بزرگ‌ترین بلاهایی است که جز اهل البیت(ع) در آن حد از آگاهی بر رنج و مصیبت‌اش هیچ‌کس نفهمید و هیچ کس تحمل نکرد و نمایش نما و همه آن مصائب و صبر عاشورا بوده است.

اما باطن این انتظار فرج، محبت خدای متعال است و جذبات است که باز اینجا عظیم‌ترین این جذبه عاشورا است.

فیلم «زندانی‌ها» [طبق این آموزه‌هایی که ما از ائمه معصوم(ع) و به روایت عالمان ربانی و بالاخره امام(ره) و شارحان عمل و انتظار فرج که به صورت انقلاب اسلامی رخ داد؛ یعنی حضراتی مانند جناب میرباقری بیان نموده‌اند] مبین انتظار فرج و مبلغ آن و منبر تصویری همان منبری است که انتظار گشایش برای نبی‌اکرم(ص) و اهل البیت(ع) می‌پرورد و ابلاغ می‌کند.

***

اگر ده‌نمکی سالک این راه است، مسأله او نباید پرفروش و کم‌فروشی فیلم «زندانی‌ها» باشد و حتی نباید انتظار ثواب باشد! اما بی‌تردید باید نگران صواب و درستی کارش و رفع نواقص آن باشد تا مفاهیم نورانی در لکنت تاریکی‌های بیان گم نشود.

اصلاً مسأله این نیست که حضرت تشریف بیاورند، گره کار ما را باز کنند، پول قرض‌های ما را بپردازند، چنین فهمی از انتظار دنیوی است زیرا اهل معرفت می‌دانند آن وعده و ذخیره عظیم خدا که 124 هزار پیامبر خبرش را تکرار کردند برایت توزیع آب و نان مجانی و عدالت سوسیالیستی و رفاه لیبرالیستی آفریده نشده و عدالت اقتصادی، سیاسی، حقوقی، علمی، ابتدایی‌ترین پدیده‌هایی است که در نظام الهی و اجرای اسلام ناب محمدی(ص) محقق می‌شود. آن رویداد بزرگ، آن وعده عظیم، آن اتفاقی که دروازه‌های علم و معرفت و استعدادی عظیم خلقت موجودی که احسن الخالقین است را شکوفا می‌کند، همانا عدالت تناسبات ولایت نور، همان تجسم عدل الهی است در خور جامعه آدمی و آدمیت و برکات ظاهر شدن همه وجود انسان کامل در وجود جامعه کمال یافته است.

دعوت به این هستی عظیم که جز آن ‌نیست‌انگاری، بر جهان حاکم خواهد بود سراپا نورانی است و اگر این باور از دل ساده‌ترین انسان‌ها شنیده شود و یا حتی الکن‌ترین فیلم‌ها شرافت دارد به پرزرق‌ و برق‌ترین آثاری که منادی عقلانیت اومانیستی و مدرن‌اند این انتظار در خود دعوت به معرفت امام(عج) و آمیزش محبت و معرفت او و انس و امید به چنین رهبری را در دل‌ها روشن می‌کند. این دعوت است که به درک خلافت الهی نائل می‌شود، منتظر واقعی آن است که معنای خلافت امام معصوم(ع) را دریابد.

و ده‌نمکی در جهان اسلام تنها سینماگری است که قدم پیش نهاده و خود را وقف این انتظار و معرفت کدره است. حال مدعیان کار فاخر اگر راست می‌گویند، اگر از شیطان و از مدرنیت و بت‌پرستی و عقل مدرن خجالت نمی‌کشند و تحت سلطه معنوی طاغوت نیستند، قدم پیش بگذارند و خود را وقف انتظار کنند و هنر و توان خود را وقف تولید اثر والا و جذاب و مبلغ آن رخداد عظیم تاریخ بشر که کاستی‌های فیلم ده‌نمکی را ندانسته باشد نمایند.

در این صورت سینمای ستایش شده این مدعیان به جای سینمای عبث و لهو و لعب یا سینمای کفرآلود و شرک‌آمیز و یا سیاه‌اندیش متکی بر عقلانیت مدرن وسینمای مسحورتکنیک قواعد هالیوود، در مسیر درک اهداف آن حضرت که بسی بالاتر از فهم‌های قاصر و مقصر ماست حرکت می‌کند. همان اهدافی را معرفی می‌کنند که در قرآن کریم در روایات در ادعیه و در دعای ندبه منتسب به ولی‌الله الاعظم شده است ما را از این اوهام حقیر می‌رهاند. سینمایی که به ما بفهماند موضوع تنها آن نیست که ما در پی یک تمدن مقابل تمدن پر از ظلم و تبعیض و طغیان مدرن باشیم بلکه ماجرا آن است که حضرت وقتی ظهور می‌کند، حقیقت ولایت حضرت در عالم تجلی می‌کند، عالم وارد نشئه جدیدی می‌شود. ظهور حقیقت خود حضرت پیش چشم انسان قرار می‌گیرد و عظمت هستی و آفرینش فاش می‌گردد و انسان‌ها از ظلمات و کوری نجات می‌یابند و توحید معنایش را در آینه ولایت ژرفا می‌بخشد.

فیلمی که محتوای آن انتظار فرج حضرت است، فیلمی است که باور دارد به دگرگونی عالم از این همه فساد و تاریکی و زشتی. منبری است برای تبلیغ حیات طیبه و حتمیت ظهور آن در کل جهان. این امید بزرگ، این رویای شیرین بشریت رؤیت خواهد شد. حیات نورانی در عالم متجلی می‌گردد، انسان از این همه تحقیر و پستی و جهل نجات می‌یابد. همه حقایق که در حقیقت همان حقیقت امام(عج) است ظهور می‌یابد. همان‌طور که فرموده‌اند عدالت نازلة ولایت امام است که ظاهر می‌شود. حیات طیبه که جز ولایت خود امام(عج) نیست ظاهر می‌شود. همان حیاتی که خدا، رسولش و مؤمنانش را به آن دعوت کرده و امام حسین سیدالشهدا(ع) روز عاشورا جهان را به آن فرا خوانده، همان ولایت تامّه همان حقیقت امیرالمؤمنین(ع) که سقیفه مانع ظهور آن شده و تاریخی در ظلمات فرو برده شده، همان نوری که شب عالم را به پایان می‌برد ظهور می‌کند. این فقط ظهور جسمانی ولی‌الله الاعظم (عج) نیست ظهور حقیقت معصوم(ع) در زندگی ماست، عصر ظهور که فرجام همه عصرهاست، عصر تحقق اهدافی است که به خیال هیچ غیرمعصومی نرسیده است. جهان بدون انتظار این فرج چه خواهد بود؟ حال به سینمای ما بنگرید، چه کسی ولو در ابتدای شکل از این امید حقیقی سخن می‌گوید؟ بدون این امید جز ظلمات یأس چه چیزی سینما را فرا می‌گیرد؟

***

«زندانی‌ها» نمادی از آرمان والای حضرت را در خود دارد. هر قدر که ما از مشکلات فیلم و باورناپذیری‌اش بگوییم و اجرای سوبژکتیو آن، نمی‌توان این امر واقعی را در فیلم ندیده بگیریم که فیلم نشان می‌دهد انسان، گرفتار و زندانی و در محاصره شیطان است و این انتظار فرج است که این محاصره و گرفتاری و مرگ محتوم را به حیات و باور و رهایی و زندگی طیبه بدل می‌کند.

بدون تردید دلدادگی به حضرت رکن انتظار فرج است. این دلدادگی در آن طلبة دانشجو وجود دارد.

البته می‌توان گفت اگر فیلمی با دقت و اجرای درست و عالی ساخته نشود، باورناپذیری‌اش، خود خبر یقینی ظهور و انتظار فرج را باورناپذیر می‌کند. می‌توان تأکید کرد فقدان یک قهرمان جذاب و دلنشین و ساختن یک آدم منفعل مثل (طه) که برای تماشاگر شیرین جلوه نمی‌کند و مشکلات روایی و سرهم‌بندی‌ها و تصادفات پی در پی غیرقابل قبول، به ایده انتظار ضربه می‌زند!

اما ضمناً باید پاسخ داد چرا به جای کوشش برای دست‌یابی به اثر هنری متعالی همچون مشرکان همه غیظ و خشم خود را جمع کرده‌اند که تیشه به ریشه تنها سینماگری که به این انتظار با ایمان و قلبش دل بسته است فرود آورند؟!!

افراد مخرب و بی‌اعتنا و بی‌باور نمی‌توانند منتظر باشند. منتظر کسی است که قلبش می‌تپد. همه آن دسته از روشنفکران، قدرتمداران فاسد، هنرمندان، منتقدان، مسئولان،‌ سیاسیون، وکلا و وزرا، قضات، تجار بی‌ایمان و همه رانت‌خوارانی که آلودة حرام‌اند یا برای مال، کارخانه، زن، مقام، پروفسور شدن، جاه‌طلبی علمی و شهرت وجهان طاغوتی مدرن قلبشان می‌تپد از منتظران حضرت نیستند، نهلیست‌های نقابدارند. معناباختگان و مطرودین در بند شیطان بزرگ و شیطان جنی‌اند.

«زندانی‌ها» فیلمی است که در دل ما شعله امیدی روشن می‌کند. ما به هر جا نگاه می‌کنیم پر از فسادِ قدرت طاغوت و سلطه شیطان و اذناب منطقه‌ای و داخلی آنهاست. البته «زندانی‌ها» کاستی بزرگی  دارد،وان فراموشی مصلحت‌جویانه بازتاب چالش‌های داخلی درون قدرت، وجریان مبارزه اجتماعی دادخواهان با مسئولان بیدادگر و ریاکار است که اشاره به ان را به فراموشی سپرده است.

یعنی فیلم «زندانی‌ها» وسع نقد اجتماعی‌اش کمتر از اخراجی‌هاست، باورپذیری‌اش کمتر است، اما وسع دعوت به انتظار و وقف انتظار شدنش وسیع‌تر است.

اگر ده‌نمکی می‌خواهد خود را وقف انتظار کند پس باید سعة وجودی‌اش را گسترش دهد. نومید نشود نه بی‌توجهی دیگران، نه ضعف خودش، نه شکست فیلم، او را از ادامه راه باز ندارد، ‌بلکه با نیرویی جوان چون سرباز واقعی امام زمان(عج) با رفع کاستی‌هایش، ناتوانی‌اش را در ساختن فیلمی غنی، جذاب و واقعاً شایسته داعیه بزرگ اثر امام زمانی(عج) به قدر وسعش به توانایی بدل سازد. (ر.ک سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین جناب میرباقری)

احمد میراحسان

+ نوشته شده در  دوشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 8:1  توسط مسعود ده نمکی  | 

ده سال پیش زمان ساخت اخر اجی‌ها آغاز سلام‌علیک‌مان بود.

خواندن تیتراژ اخراجی‌ها ۳ توسط بهنام صفوی پیشنهاد بهنام ابطحی بود.

اجرای زنده ترانه توسط گروه در لوکیشن فیلم

خدا رحمتش کند.

 

+ نوشته شده در  دوشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:56  توسط مسعود ده نمکی  | 

توئیت آجامو باراکا، از سران حزب سبز آمریکا. سوال: ایران به چند کشور تجاوز نظامی داشته است؟ ایالات متحده به چند کشور؟
حال کدام یک تهدیدی است برای صلح جهانی؟

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و نهم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 10:28  توسط مسعود ده نمکی  | 

شبه خاطرات مسعود ده‌نمکی-فصل هشتم (رزمنده شعبده‌باز!)

(بخش سی و چهارم)

گردان سلمان نیرو نداشت. در حال ترمیم کادر خود بود تا بعد از گرفتن نیرو شروع به آموزش آنها کند. سوری، فرمانده گردان و حاج‌فرزانه‌خو، پیر باصفای گردان، این بار هم معاون او بود، اما نه به ‌‌صورت رسمی، بلکه بیشتر نیروی آزاد محسوب می‌شد. حاج فرزانه‌خو پیرمرد شوخ‌طبعی بود و در حاضرجوابی کم نمی‌آورد. همیشه  ده‌ها متلک حاضر و آماده در آستین داشت، به ‌خاطر همین کمتر کسی جرئت می‌کرد سر شوخی را با او باز کند و یا جواب متلک‌های او را بدهد.

اما من که از قبل‌ او و پسرهایش را می‌شناختم و می‌دانستم نقطه‌ضعفش، بچه‌هایش هستند، تا به من گیر می‌داد، متلک‌ها‌ را به سمت پسرش که از بچه‌های مسجدمان بود، برمی‌گرداندم. او هم به خاطر تعصب زیادی که روی پسرش داشت کم می‌آورد و سکوت می‌کرد. حتی یکی دو بار با من قهر کرد، اما بالاخره آتش‌بس داد و قرار شد دیگر ما دو نفر جلوی بقیه کاری به هم نداشته باشیم. البته من ساده بودم و حرف‌هایش را باور کردم! همه می‌گفتند از چشم‌های حاجی پیداست که دنبال فرصتی می‌گردد تا نابودم کند.


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  شنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 8:14  توسط مسعود ده نمکی  | 

مزار شهدای مفقود الجسد تیپ فاطمینون در بهشت معصومه قم

+ نوشته شده در  شنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 8:8  توسط مسعود ده نمکی  | 

 

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 12:38  توسط مسعود ده نمکی  | 

آثار و برکات صلوات (بخش 34)

مسعود ده‌نمکی

فصل هشتم: مواقع صلوات

21. روز جمعه و در ساعات بعد از عصر روز جمعه

علاوه بر روایاتی که مطلق روز جمعه یعنی از طلوع فجر تا آخرین ساعات جمعه شب را برای ذکر صلوات ساعاتی شریف می‌دانند، برخی از روایات ساعات و اوقات مشخص‌تری را نیز در روز جمعه در فضیلت ذکر صلوات معرفی می‌کنند.

ابن سنان گوید، پس عرض کردم: «بسیار در این مورد چه تعداد است و در چه زمانی از اوقات روز جمعه افضل است؟ فرمود: صد مرتبه و آن باید بعد از عصر باشد.»

[جمال الاسبوع: ص 448-451/ بحارالانوار. ج 87. کتاب نماز 9. ابواب نماز فضیلت روز و شب جمعه ـ باب هشتم. ح 4]

از ابن ابوعمیر، از حماد بن عثمان گوید: «او از امام صادق (ع) سؤال کرد و گفت: ما را از برترین اعمال آگاه کن؟ فرمود: صد­ مرتبه ـ و هر آنچه بر آن بیفزایی بهتر است ـ صلوات بر محمد (ص) و خاندان محمد (ع) بعد از عصر.

از محمد بن موسی بن متوکل، از علی بن حسین سعدآبادی، از احمد بن ابوعبدالله برقی، از پدرش، از ابن ابوعمیر مشابه آن را آورده، با این تفاوت که در آن آمده است: صد ­مرتبه و یک مرتبه بعد از عصر.»

[المحاسن: ص 59/ بحارالانوار. ج 87. کتاب نماز 9. ابواب نماز فضیلت روز و شب جمعه ـ باب هشتم. ح 6] و [ثواب الاعمال: ص 143/ بحارالانوار. ج 87. کتاب نماز 9. ابواب نماز فضیلت روز و شب جمعه ـ باب هشتم. ح 7]


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 8:0  توسط مسعود ده نمکی  | 

 

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:57  توسط مسعود ده نمکی  | 

شبه خاطرات مسعود ده‌نمکی-فصل هشتم (رزمنده شعبده‌باز!)

(بخش سی و سوم)

زمانی که از گردان حمزه جدا شدم و تصمیم گرفتم در تهران با فیزیوتراپی و درمان حسابی وضعیت جسمی را طوری قوی کنم که وقتی به جبهه بازگشتم دیگر در شب عملیات مثل این دفعه کم نیاورم. از لحظه بازگشت به خانه، مامان و آقاجون باتعجب به ورزش و نرمش‌های من خیره ‌شدند. لابد با خود فکر می‌کردند:

«این پسرک که عشق شهادت بود، چنان به دوا و درمونش چسبیده که انگار حالاحالاها خیال رفتن به جبهه و شهادت رو نداره.»

راست هم می‌گفتند. خودم را هم توجیه می‌کردم و با خود می‌گفتم که:  

«تو دیگه تکلیفت رو ادا کردی. با این پا و کمر و ریه، دیگه به درد جبهه و جنگ نمی‌خوری.»

رضا، همان هم‌‌مدرسه‌ای و هم‌مسجدی که با هم قرار گذاشته بودیم بعد از قبولی در رشته پزشکی حتی مطبمان‌ هم در یک ساختمان باشد، دیپلمش را گرفته و در کنکور با رتبه عالی در رشته پزشکی قبول شده بود. او همیشه می‌گفت:

«اگه تو بخوای من مرخصی می‌گیرم و دانشگاه نمی‌رم تا تو به من برسی.»

اما من می‌دانستم که این حرف‌ها در واقع رؤیاهای دوران کودکی‌ ما بود که آن موقع هنوز دوره راهنمائی تحصیلی را تمام نکرده، سر مطب و طبقه آن با هم دعوا می‌کردیم! حالا من حتی سوم دبیرستان را هم باید از صفر و حتی زیر صفر شروع می‌کردم، چون در ظرف یکی دو سال گذشته همه درس‌ها را از یاد برده بودم.


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:50  توسط مسعود ده نمکی  | 

آثار و برکات صلوات (بخش 33)

مسعود ده‌نمکی

فصل هشتم: مواقع صلوات

17. روز پنج‌شنبه شب و بعد از نافله نماز مغرب

علاوه بر اینکه روایات به‌طور کلی از غروب پنج‌شنبه تا غروب جمعه را بافضیلت‌ترین زمان ذکر صلوات می‌دانند، اما در حدیثی امام صادق (ع) ذکر و صلواتی را در آخرین سجده از چهارمین رکعت نافله مغرب نیز توصیه می‌فرماید: «هرکه در شب جمعه [نماز مغرب را] بخواند و بعد از آن چهار رکعت بخواند و در آخرین سجده از نوافل، هفت مرتبه بگوید: {پروردگارا به حق سیمای کریم‌ات و اسم عظیم‌ات از تو می‌خواهم که بر محمد (ص) و آل محمد (ع) درود بفرستی و گناه بزرگ‌ام را بر من ببخشی}، از نماز خارج می­شود درحالی­که او بخشیده شده است و اگر آن را هر شب انجام دهد، بهتر است...»

[کتاب العروس/ بحارالانوار. ج 86. کتاب نماز 8. ابواب نماز فضیلت روز و شب جمعه ـ باب سوم. ح 16] و [الخصال ج 2: ص 31/ بحارالانوار. ج 86. کتاب نماز 8. ابواب نماز فضیلت روز و شب جمعه ـ باب سوم. ح 14]


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:35  توسط مسعود ده نمکی  | 

شبه خاطرات مسعود ده‌نمکی-فصل هفتم (دربست بهشت!)

(بخش سی و دوم)

عید نوروز را در اردوگاه کرخه با دشتی انبوه از شقایق‌های وحشی‌ گذراندیم و به‌‌ قول معروف سیزده‌مان را در کردیم.

یک ‌روز سرگرد جمشیدی ساک خود را باز و شروع به خیرات وسایل شخصی از ساعت کماندوئی گرفته تا لباس‌های ضخیم و مقاوم نظامی کرد. با تعجب دلیلش را پرسیدم، گفت:

ـ چند روز دیگه تاریخ مصرف اینها تموم می‌شه و به کار من نمیان.

بعد هم بلند شد و جلوی همه ایستاد و گفت:

ـ بچه‌ها اگه من شهید شدم، این ساعت و قطب‌نما رو از دستم باز کنین و به مسعود بدین. راضی نیستم دست عراقی‌ها بیفته‌‌ ها.

این حالت آدم‌ها برای ما غریب نبود و کسانی را که به‌‌گونه‌ای به آنها الهام می‌شد که در آستانه شهادت هستند، دیده بودیم که چطور حالشان تغییر می‌کرد و از این کارها می‌کردند. جمشیدی هم در حال نور بالا زدن بود، اما اینکه ساعتش را می‌خواست به من هدیه بدهد، خودش قصه جالبی دارد.

شب‌ها موقع نگهبانی ساعت شب‌نما‌ در تاریکی مطلق خیلی به کار آدم می‌آمد. جمشیدی هم یکی از این ساعت‌ها را داشت. یک شب موقع نگهبانی چند بار که پشت سر هم از او ساعت را ‌پرسیدم، کلافه ‌شد و گفت:


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:39  توسط مسعود ده نمکی  | 

 

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:32  توسط مسعود ده نمکی  | 

آثار و برکات صلوات (بخش 32)

مسعود ده‌نمکی

فصل هشتم: مواقع صلوات

11. ذکر صلوات هنگام ورود به مسجد و خروج از مسجد

حضرت امام باقر (ع) در ذیل حدیثی در باب آداب مسجد رفتن می‌فرماید: «زماني‌كه به قصد نشستن، وارد مسجد شدي، حتماً پاك و طاهر باش، و چون داخل شدي به سوي قبله روي كن، سپس خدا را بخوان و از او بخواه، و هنگامي‌كه وارد مي­شوي بسم‌الله بر زبان بياور، و خدا را حمد و ثنا بگوي، و بر نبي اكرم (ص) صلوات بفرست...»

[دعوات راوندی/ بحارالانوار. ج 91. کتاب ذکر و دعا 2. ابواب ذکرها و فضیلت‌های آن ـ باب بیست و نهم. ح 63]  

و همچنین از ایشان است: «به هنگام ورود به مسجد ابتدا پاي راست‌ات را داخل كن و بر نبي اكرم (ص) و خاندان او (ع) صلوات بفرست (و هنگامي‌كه خارج مي­شوي ابتدا پاي چپ‌ات را بيرون بگذار و بر نبي (ص) و خاندان او (ع) صلوات بفرست)»

[دعوات راوندی/ بحارالانوار. ج 91. کتاب ذکر و دعا 2. ابواب ذکرها و فضیلت‌های آن ـ باب بیست و نهم. ح 63]  

در جای دیگر حضرت علاوه بر ورود به مسجد، فرمایش به فرستادن صلوات به هنگام ترک مسجد می‌فرمایند: «هنگامي‌كه وارد مسجد شدي و زماني‌كه آن را ترك گفتي بر نبي اكرم (ص) صلوات بفرست.»

[دعوات راوندی/ بحارالانوار. ج 91. کتاب ذکر و دعا 2. ابواب ذکرها و فضیلت‌های آن ـ باب بیست و نهم. ح 63]  

عبدالله ابن الحسن از مادرش فاطمه و او از جدش روایت می‌کند: «رسول‌الله (ص) زماني‌كه وارد مسجد مي­شد بر نبي اكرم (ص) صلوات مي‌فرستاد و مي­فرمود: پروردگارا گناهان مرا مورد مغفرت قرار بده درهاي رحمت‌ات را بر من بگشاي، و زماني‌كه خارج مي­شد بر نبي اكرم (ص) صلوات مي­فرستاد و مي‌فرمود: پروردگارا گناهان مرا مورد مغفرت قرار بده، و درهاي فضل و بخشش‌ات را بر من بگشاي.»

[دعوات راوندی/ بحارالانوار. ج 91. کتاب ذکر و دعا 2. ابواب ذکرها و فضیلت‌های آن ـ باب بیست و نهم. ح 63]  


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 9:20  توسط مسعود ده نمکی  | 

مهدویت موضوعی فراموش شده در سینمای ایران

خبرگزاری «حوزه»، درباره ضرورت پرداختن به موضوعات آخرالزمانی اظهار نظرهای متفاوتی را تا به امرو شنیده‌ایم که همه آنها به روی توجه به آن تاکید داشته‌اند، اما این اظهار نظرها تنها در حد سخن خلاصه می‌شود، اما در حوزه عمل حاضر نیستیم، هیچ کاری انجام دهیم. این کم کاری تنها به سینماگر یا مسائل مربوط نمی‌شود، بلکه اهالی رسانه هم در به وجود آمدن چنین وضعیتی نقش مهم خود را ایفا می‌کنند. درباره نقش رسانه همین اندازه بگویم وقتی بعد از سال‌ها یک فیلم در این حوزه تولید می‌شود به بدترین نحو به استقبال ان کار رفته و اثر را قربانی کینه توزی خود نسبت به کارگردان می‌کنند. گواه بارز این ادعا فیلم «زندانی‌ها» است.

مسعود ده‌نمکی یک دهه پیش با ساخت فیلم سینمایی «اخراجی‌ها» وارد سینما شد و با فیلم خود تحولی جدید در این سینما به وجود آورد، چون گونه‌ای که عملاً رو به افول رفته بود را شکوفا کرد به نحوی که سه‌گاه اخراجی‌های این فیلمساز جز کارهای پرفروش سینما شد. در ادامه او فیلم «رسوایی» را ساخت تا آینه‌ای پیش روی همه ما قرار دهد تا بدانیم در زندگی شخصی خود چگونه عمل می‌کنیم. در رسوایی و نیز با وجود این‌که به لحاظ فنی از بخش نخست ضعیف‌تر بود به نوعی دیگر زنگ خطر را برای ما به صدا درآورد.

این فیلمساز در جدیدترین ساخته خود سراغ بحث مهدویت رفته  است. ده‌نمکی در کار خود راه رسیدن به رستگاری را توکل و به حق و نائب بر حقش می‌داند. نکته جالب‌تر این‌که امام عصر را وی مختص به قشر متدین جامعه نکرده است، بلکه می‌گوید هر گرایش و سلیقه‌ای که باشیم می‌توانید به سوی اما زمان(عج) بروید، تنها کافیست که دست را به سوی وی دراز کنید. در «زندانی‌ها» دیالوگی جالب وجود دارد که به نوعی کل فیلم را معنا می‌کند. در این صحنه بهنام تشکر  بازیگر فیلم خطاب به دیگر بازیگر زندانی‌ها هدایت هاشمی می‌گوید. سی‌ونه هفته رفتی جمکران، حالا بگذار یک دفعه امامت به دیدن تو بیاید، این گفته را یک دزد در فیلم می‌گوید، اما در انتهای قصه رنگ حقیقت به خود می‌گیرد و امام عصر به نزدیک پیروان خود رفته و آنها را از مرگ نجات می‌دهد.

سکانس پایانی فیلم «زندانی‌ها» به نظرم یکی از اتفاقات خوب فیلم است که قلبی هر شیعه علی (ع) را می‌لرزاند، آنجایی که جای پای امام عصر را روی برف‌ها می‌بینیم، همچنین ترانه زیبا و پایانی فیلم و صحنه نورافشانی مسجد جمکران از دیگر اتفاقات فیلم است که باید از آن به نیکویی یاد کرد. نکته دیگری که در این فیلم وجود دارد زبانی است که فیلمساز برای بیان عاشقی خود نسبت به امام عصر انتهاب کرده، آن بیان طنز است، چون می‌داند این لحن گویش بهتر می‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.

جدا از نکات معنایی فیلم در بحث‌های فنی هم فیلم دارای نقاط قوت و ضعف خود است. در ابتدا فیلمنامه این اثر به نظرم یک اتفاق خوب در سینماست که باید در فیلم‌های دیگر هم مشاهد شود. ما نیز داریم موضوعاتی چون مهدویت در سینما بیشتر مورد توجه قرار گیرد به ویژه در شرایط فعلی که سینمای جهان با ساخت فیلم و سریال های متعدد اخرالزمانی سعی در تبلیغ ارزش‌های مد نظر خود هستند. در فیلمنامه این کار شخصیت به درستی پرداخته شده‌اند و شیرینی کارکترها در جای خود محقوظ است، همچنین گره‌هایی که در فیلمنامه قرار داده شده پیش‌بینی پایان کار را برای تماشاگر سخت می‌کند.

درباره کارگردان فیلم هم باید نمره مثبت دیگری به ده‌نمکی داد، چون این فیلمساز در هر کارش اتفاقی را در سینما رقم می‌زند که کمتر در فیلم‌های سینمایی شاهد آن بوده‌ایم. برای مثال به سکانس فرو ریختن بهمن و جلوه‌های ویژه صحنه‌های پایانی فیلم اشاره می‌کنم، همچنین دکوپاژ و میزانسی که کارگردان برای کارش چیده به نظرم از دیگر اتفاقات خوب فیلم است. بحث فیلمبرداری هم همیشه در کارهای این فیلمساز اتفاقی نیکو بوده است به ویژه حرکت دوربین و قاب‌بندها در برخی سکانس‌ها خیره کننده است.

اما در میان نکات مثبت این فیلم یک نکته منفی وجود دارد که بهتر بود کارگردان آن را مد نظر قرار می‌داد. انتخاب بازیگران این فیلم چندان خوب نبود. بهنام تشکر و هومن برق نورد با وجود توانایی‌های فراوانی که دارند در این نقش بارها تکرار شده بودند و دیگر جذابیتی برای تماشاگر نداشتن، حتی در بحث گویش همه لحن برق نورد به شدت کلیشه بود. این ویژگی را درباره هدایت هاشمی هم می‌توان صادق دانست. در میان بازیگران بروز ارجمند بازی دوست داشتنی از خود ارائه داده که ما در کارهای قبلی وی تا به امروز ندیده بودیم.

در انتهای فیلم زندانی روی پرده رفت و فروش خوبی هم به نسبت هزینه‌ای که برای آن شده کرده است، اما برخوردی که با آن شده به نظرم چندان منصفانه نیست، به ویژه وقتی فیلمی به موضوعی چنین عزیز می‌پردازد. در انتها توصیه به اهالی قلم دارم، آنهم این است که هر فردی مختار است با اندیشه‌های دیگران موافق یا مخالف باشد، اما هیچگاه نباید این مسئله به روی قضاوت او در مورد آثار افراد تاثیر بگذارد.

http://www.ghatreh.com/news/nn47227950/

+ نوشته شده در  شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:24  توسط مسعود ده نمکی  | 

ترامپ گفته امید وار و منتظر است تا مسئولین ایرانی با او تماس بگیرند، گویا شماره خودش را گذاشته و مسئولین ما را نشناخته که با هر کس و نا کسی تماس نمی گیرند و گول این جور ژست ها را هم نمی‌خورند.

لازم به توضیح است که در صورت تماس با ترامپ مسولین محترم بدانند ترامپ نفر اول ایستاده از سمت چپ تصویر است و صرفا او قرار است جواب تماس را بدهد.

+ نوشته شده در  شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:18  توسط مسعود ده نمکی  | 

طی عملیات تفحص در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد، یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود. شهید دیگر لای پتو پیچیده شده بود. معلوم بود که این دراز کش مجروح شده است. اما سر شهید دوم بر روی دامن این شهید بود، یعنی شهید نشسته سر آن شهید دوم را به دامن گرفته بود.

خوب، پلاک داشتند، پلاک‌ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آن‌ها با هم پلاک گرفته‌اند. معمولاً این‌ها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می‌رفتند پلاک می‌گرفتند.

اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است

پدری سر پسر را به دامن گرفته است.

شهید سید ابراهیم اسماعیل‌زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل‌زاده پسر است، اهل روستای باقر تنگه بابلسر. روحشان شاد و یادشان گرامی

+ نوشته شده در  شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:17  توسط مسعود ده نمکی  | 

روزنامه‌نگار آمریکایی به اردوغان می‌گوید در آمریکا هر کسی می‌تواند در خیابان بگوید ترامپ بیشرف. آیا در ترکیه هم چنین آزادی و‌جود دارد؟! اردوغان پاسخ می‌دهد بله در ترکیه هم هر کسی می‌تواند در خیابان بگوید ترامپ بیشرف!

+ نوشته شده در  شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:16  توسط مسعود ده نمکی  | 

شبه خاطرات مسعود ده‌نمکی-فصل هفتم (دربست بهشت!)

(بخش سی و یکم)

چهارراه لشکر، این وعده‌گاه همسنگران قدیمی و جدید جا مانده از رفقای شهید و اولین نماز جمعه بعد از پایان رسمی عملیات کربلای 5 دیدنی‌تر از همیشه بود. روی تنه درخت‌ها و کانتینر هلال احمر پر بود از پوستر و اطلاعیه بچه‌هائی که در این عملیات شهید شده بودند. عده‌ای از بچه‌ها هم با عصا و سر و کله و دست باندپیچی شده به دانشگاه تهران آمده بودند.

با دیدن آنها و پوسترهای شهدا بغض گلویم را گرفت، چون خیلی از بچه‌های گلی که مدتی پیش درست در همین چهارراه با هم قول و قرار رفتن به جبهه را ‌گذاشتیم، حالا در بین ما نبودند و به‌ جای آنها، یا عکس‌هایشان به در و دیوار بود یا پدر و مادرهایشان با قطعه عکسی در دست، سرگردان و سراسیمه پیش این و آن می‌رفتند و سراغ فرزندشان را می‌گرفتند تا بفهمند آیا کسی یا کسانی پسر آنها را در بیمارستان یا درحال مجروحیت یا اسارت یا حتی شهادت دیده است‌ یا نه.

همه این تصاویر دردآور بودند، اما وقتی عکس امیر حجّی را روی دیوار دیدم، دیگر گریه امانم نداد. در گوشه‌ای نشستم و زار زار گریه کردم. البته تنها من نبودم که گریه می‌کردم. تک و توک می‌دیدم که هر کسی که روی دیوار عکس و اطلاعیه شهادت دوستش را می‌دید، دست به کمر روی زمین می‌نشست و گریه می‌کرد.

نماز جمعه که تمام شد، یکراست رفتم محله پیروزی، خانه‌ امیر. مادرش در را باز کرد. با دیدن من گریه امانش نداد و سریع برگشت داخل خانه. متوجه نشدم که آیا مرا شناخت یا نه؟ چون من فقط یک ‌بار به در خانه‌شان آمده بودم، اما برخوردش عجیب بود.


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  چهارشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:47  توسط مسعود ده نمکی  | 

خبر مهم بی بی سی:

عروس خاندان سلطنتی انگلیس خودش در ماشین رو بست نه محافظ‌هاش!

اما در مقابل:

یک کمی آنطرف‌تر هزاران کودک یمنی سوری فلسطینی دارند با سلاح‌های غربی کشته می‌شوند و توسط بی بی سی‌ها دیده نمی‌شوند.

+ نوشته شده در  چهارشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:35  توسط مسعود ده نمکی  | 

آثار و برکات صلوات (بخش 31)

مسعود ده‌نمکی

فصل هشتم: مواقع صلوات

1. جایز بودن ذکر صلوات در هر مکان و زمانی بدون هیچ قید و منع مشخص

آنچه از میان روایات برمی‌آید که ذکر صلوات هیچ محدودیت مکانی و زمانی ندارد و در هر شرایطی می‌توان صلوات فرستاد و بلکه با فراهم شدن در شرایطی مانند شنیدن نام پیامبر (ص) چه به‌صورت مستقیم و چه در اذان مؤذن، واجب می‌شود. چنانچه فضل بن شاذان از امام رضا (ع) نقل می‌کند که حضرت برای مأمون نوشت «صلوات بر پیغمبر (ص) در هر موردی واجب است چه در هنگام عطسه و ذبح کردن و غیر آن» این پاسخ در برابر سؤال از امام باقر (ع) داده شده است.

[عیون اخبار الرضا: ص 267/ بحارالانوار. ج 62. کتاب آسمان و جهان 9. ابواب حیوانات شکار ـ باب هشتم. ح 5] و [عیون اخبار الرضا ج 2: ص 124/ بحارالانوار. ج 73. کتاب آداب معاشرت ـ 2. باب صد و سوم. ح 10]

ابن مریم نقل می‌کند: کسی نزد امام باقر (ع) عطسه کرد و صلوات فرستاد و حضرت این اعمال را با تأکید، تأیید نمود. در ادامه فردی پرسید برخی محدثین فرستادن صلوات را در سه حالت قربانی کردن، عطسه و جماع تقبیح کرده‌اند، امام با بیان تندی این قول را رد می‌کند.

«كسى نزد امام باقر (ع) عطسه زد و آن حضرت فرمود: چه خوب است عطسه! در آن آسايش تن است و به‌دنبال آن ذكر خدا و صلوات بر پيغمبر (ص) است. من گفتم: محدثان عراق گويند که در سه جا صلوات بر پيغمبر (ص) نباشد: در عطسه و بريدن سر ذبيحه و هنگام جماع. فرمود: بار خدايا! اگر دروغ گويند به شفاعت محمد (ص) مرسانشان.»


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  سه شنبه هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:43  توسط مسعود ده نمکی  | 

شبه خاطرات مسعود ده‌نمکی-فصل هفتم (دربست بهشت!)

(بخش سی‌ام)

از همان نگاه اول، عجیب و غریب بودن مسافران این اتوبوس، جلب توجه می‌کرد. یکی بلند بلند نوحه می‌خواند و سینه می‌زد و دیگری دستش را کنار گوشش گذاشته بود و داشت مثلاً با بی‌سیم صحبت می‌کرد و می‌گفت:

ـ یاسر، یاسر، میثم! صدای منو داری یاسر‌جان؟ بچه‌ها خسته‌ان. کسی نیست با ما دست بده؟ کانال زوجی، مفهومه؟ دِ حرف بزن بی‌معرفت، تانکاشون رسیده‌ان. توپ مستقیم، مفهومه؟ یاحسین! یاحسین! بچه‌ها رو کشتن. یاحسین!

و بعد هم شروع کرد توی سر و صورت خودش زدن. یکی دو نفر به سمت او دویدند. من هم به کمک آنها رفتم. دست‌ها و پاهای این همسفرمان را گرفتیم تا به خودش آسیب نرساند؛ اما ناگهان دچار رعشه شد و دهانش کف کرد و از حال رفت. یکی از بچه‌هائی که به کمک‌ آمده بود، رو به من کرد و گفت:

ـ نترس. بنده خدا موجی شده. چند دقیقه دیگه حالش خوب می‌شه. یه تشنج ساده‌ است.

با دیدن خونسردی‌ او در برخورد با حال بد این همسفر موجی‌، خیالم کمی راحت شد، چون فهمیدم حداقل یکی دو نفر سالم توی اتوبوس ما هستند تا اگر حال کسی بد شد، به او کمک کنند. ظاهراً اتوبوس ما حامل مجروحان و موجی‌هائی بود که مدام دچار تشنج می‌شدند. می‌خواستم بروم بنشینم کنار همین بنده خدا که از همه سالم‌‌تر به ‌نظر می‌رسید و فقط دستش باندپیچی شده بود تا شاید اگر کسی کمک خواست با هم به سراغش برویم. برای همین گفتم:

ـ می‌شه بیام پیش شما بشینم؟


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  دوشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 8:7  توسط مسعود ده نمکی  | 

«زندانی‌ها»یی که انتظار را با لبخند روایت می‌کنند

گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ سیدعلی فاطمی؛ در دنیای آشفته کنونی که حوادث با سرعتی باورناپذیر در حال روی دادن هستند و انسانی که غرق مشکلات و روزمرگی خودساخته است، دچار نوعی بی هویتی و سرگشتگی شده که فراتر از احوال کنونی را متصور نیست، بدآن گونه که خود را وادار به گذراندن عمر بی حاصل و بی هدف خود کرده و یا از سر پوچی آرزوی پایان زندگی خود را دارد گویا که تمامی امید او زایل شده است.

اما انسان معتقد به منجی در پس بسته دیدن تمام درهای دنیا به روی خود از امتیاز و دلگرمی ویژه ای برخوردار است چراکه امید روزگاری که تاریخ بشریت شاهد عصر دیگری است را به نظاره نشسته است و آن هنگام است که انسان به معنای حقیقی در جایگاه خلیفه‌اللهی خویش قرار خواهد گرفت و قرائتی متفاوت از آن چه امروزه وجود دارد از آدمی نمایان خواهد شد.

اعتقاد به منجی در تمامی ادیان توحیدی و حتی غیرتوحیدی وجود دارد و این اعتقاد به طور ویژه ای در دین اسلام و مذهب شیعه تبلور یافته، به گونه ای که موجودیت شیعه با ظهور موعود گره خورده است. در این میان سیاست های استکباری حاکم بر جهان سعی در تحریف و ارائه نظریات التقاطی در راستای سلطه بر جهان کرده و با حاکم ساختن امپراطوری رسانه ای در میان ملت ها، عقاید جهت دار و انحرافی خود را در راستای اهداف سلطه گرایانه در ذهن و قلب مردم جهان تزریق کرده است.

سینمای هالیوود با جهت گیری‌هایی مبتنی بر سیاست های مطرح شده مستکبرین عالم با یکه تازی، نظریه‌های تشکیل دهکده جهانی و یکپارچگی جهان و کدخدامحوری و... را بر پرده سینما تصویر کرده و نقش موثری در ارائه این الگوی انحرافی و تقلبی که برگرفته از الگوی عصر ظهور منجی عالم بشریت حضرت حجت روحی و ارواحنا له الفداء در اداره جهان است را ایفا کرده و می کند.

غیاب و عدم ارائه حقیقت ناب شیعه که پرچمدار امروزی آن در جهان انقلاب اسلامی ایران است عرصه را برای میدان‌داری سینمای هالیوود گشوده است. بررسی غفلت و عدم توجه به این مسئله مهم و استراتژیک با گذشت 40 سال از عمر انقلاب مجال دیگری را می‌طلبد اما شایسته است که به بهانه این روزها که متقارن با ایام نیمه شعبان و ولادت فرخنده حضرت بقیه‌الله‌الاعظم (عج) است تمامی نهادها و سازمان‌های فرهنگی و هنری کشور عملکرد گذشته خویش را مورد کنکاش و ارزیابی قرار داده و اقدامات و فعالیت‌های خود را در زمینه مهدویت و فرهنگ انتظار و زمینه سازی برای ظهور آن ذخیره الهی، مورد ارزیابی قرار دهند و با شناسایی آسیب ها و خلاء‌های موجود اقدام به برنامه‌ریزی دقیق و کاربردی در این زمینه کنند چرا که با توجه به گام نهادن در مرحله دوم انقلاب و تاکید بر بحث تمدن‌سازی و زمینه‌سازی ظهور لزوم توجه به این موضوع بیش از پیش ضروری است.

در این میان فضای رسانه و هنر، به ویژه سینما از اهمیت مضاعفی در تبیین این مهم برخوردار بوده، که در طول این 40 سال عملکرد بسیار ناچیزی از خود باقی گذارده است و آثاری که پیرامون مهدویت و منجی تولید کرده بسیار اندک‌اند در صورتی که باید تفکر انقلاب اسلامی که مدعی نجات بشریت و سردمداری عالم است این‌گونه در موضع ضعف در دنیا و حتی داخل کشور قرار نگیرد.

با نگاهی گذرا به موقعیت کنونی و گذشته سینمای ایران بر همه مبرهن است دیدگاه سودمحوری که بر سینما حاکم است و از طرفی فقدان سواد و اطلاعات لازم و عمیق معرفتی و حتی هنری سبب عدم پرداخت به موضاعات ضروری از جمله موضوع مهدویت شده و این در حالی ست که غرب روز به روز جدی تر و عمیق تر به این مبانی می‌پردازد.

در حال حاضر و پس از گذشت 40 سال از انقلاب اسلامی شاهد اثری سینمایی به نام زندانی‌ها به کارگردانی مسعود ده نمکی باسابقه و تفکر شناخته شده هستیم که در بین معدود آثار سینمای به صورت مستقیم به مفهوم انتظار و مهدویت در قالب روایت قصه ای طنزگونه پرداخته است.

تحول دو جوان زندانی در این داستان در مواجهه با فردی با اخلاص که ارادت به حضرت حجت داشته و و مدتی است که هر هفته به امید رسیدن به مقصود خویش راهی مسجد مقدس جمکران می شود. هومن برق نورد و بهنام تشکر زوج هنری شناخته شده در عرصه تلویزیون، در نقش دو جوان زندانی در جستجوی گنج هستند و ماجرا حول اتفاقات پیش روی آن‌ها شکل می گیرد.

انتخاب قالب طنز در دل داستانی معرفتی از خصوصیات بارز این فیلم است که فضای کمیک آن برخلاف فیلم‌های امروزی فضای مناسب به جهت حفظ شأن مخاطب ایرانی است لذا این امکان را برای خانواده‌ها فراهم کرده که با خاطری آسوده به تماشای این فیلم بنشینند.

باید متذکر شد که ضرورت توجه به فیلم زندانی‌ها به عنوان اثری با محتوای مهدویت و انتظار از سوی مسئولین فرهنگی ضروری است چرا که پرداختن به این موضوع آن هم در فضای ولنگار و رها شده کنونی اقدامی در خور توجه است و مهمتر از مسئولین که تنها از باب یادآوری و مطالبه‌گری و نیز تذکر به ایشان و رعایت سلسله مراتب بیان می‌شود و در عمل امیدی به ایشان نیست، مخاطب مردمی می‌باشد تا شاید لزوم توجه به فیلم زندانی‌ها مسئولین را متنبه ساخته و خواب غفلت را از چشم‌های آن ها بزداید که جایگاه مردم ایران از حیث ارائه فیلم‌های کنونی بسی فراتر از حال حاضر است.

لذا شایسته است که در این روزها که مردم انقلابی ایران اسلامی در پی خدمت رسانی به هموطنان گرفتار در سیل در نقاط مختلف کشور هستند و ارتش سایبری دشمن در خارج از مرزها و پیروان و دست نشانده‌های آنان در داخل مشغول زدودن ریشه‌های فکری و فرهنگی جامعه هستند، دغدغه‌مندان عرصه هنر و فرهنگ و مردم انقلابی ایران اسلامی با حمایت از فیلم زندانی‌ها عرصه را برای تشویق ورود هنرمندان به موضوع مهدویت بگشایند تا شاهد ارائه آثار درخور توجه و عمیق در درجه اول جهت ارائه به داخل و در مرحله‌ای بالاتر در رقابت با هالیوود باشیم.

http://defapress.ir/fa/news/344946/

+ نوشته شده در  دوشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:53  توسط مسعود ده نمکی  | 

آثار و برکات صلوات (بخش 30)

مسعود ده‌نمکی

فصل هفتم: انواع صلوات

54. صلوات بعد از نماز نافله شبِ روز جمعه

 دعای نافله شب را ذکر کرد: با استنادمان به کتاب شیخ محمد بن علی کراجکی در عمل روز جمعه برای ما روایت شده است که گوید: چون نمازگزار از دو رکعت اول سلام داد، باید بگوید:

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّاهِرِينَ أَجْمَعِينَ وَ أَعِنِّي عَلَى طَاعَتِكَ وَ وَفِّقْنِي لِعِبَادَتِكَ اللَّهُمَّ يَا إِلَهَ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ وَ إِسْرَافِيلَ اجْعَلِ الْيَقِينَ فِي قَلْبِي وَ النُّورَ فِي بَصَرِي وَ النَّصِيحَةَ فِي صَدْرِي وَ ذِكْرَكَ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ عَلَى لِسَانِي وَ رِزْقاً وَاسِعاً غَيْرَ مَمْنُونٍ وَ لَا مَحْظُورٍ فَارْزُقْنِي اللَّهُمَّ وَ سَدِّدْنِي مَا يُرْضِيكَ عَنِّي- فَإِذَا تَمَّمَ أَرْبَعاً فَلْيَقُلِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ أَجْمَعِينَ وَ اجْعَلْنَا هَادِينَ مَهْدِيِّينَ غَيْرَ ضَالِّينَ وَ لَا مُضِلِّينَ سِلْماً لِأَوْلِيَائِكَ وَ حَرْباً لِأَعْدَائِكَ نُحِبُّ مَنْ أَطَاعَكَ وَ نَعْصِي مَنْ خَالَفَكَ اللَّهُمَّ هَذَا الدُّعَاءُ وَ عَلَيْكَ التُّكْلَانُ فِي الْإِجَابَةِ اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي نُوراً فِي قَلْبِي وَ صَدْرِي وَ سَمْعِي وَ بَصَرِي وَ شَعْرِي وَ بَشَرِي وَ لَحْمِي وَ عَظْمِي وَ نُوراً يُحِيطُ بِي اللَّهُمَّ اهْدِنِي لِلرَّشَادِ وَ الْطُفْ لِي بِالسَّدَادِ وَ اكْفِنِي شَرَّ الْعِبَادِ وَ ارْحَمْنِي يَوْمَ الْمَعَادِ»

پروردگارا بر محمد (ص) و همه آل مطهر محمد (ع) درود بفرست و مرا بر طاعت‌ات یاری کن و برای عبادت‌ات به من توفیق ده، پروردگارا، ای خدای جبرئیل، میکائیل و اسرافیل، در قلبم یقین و در دیده­ام نور، در سینه­ام خیرخواهی، و ذکرت را در شب و روز، بر زبانم قرار بده و رزقی گسترده و بدون منت و محظور به من بده. پروردگارا مرا از آنچه که تو را از من راضی می­سازد آکنده کن.


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  یکشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 10:49  توسط مسعود ده نمکی  | 

 

+ نوشته شده در  یکشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:32  توسط مسعود ده نمکی  | 

این دو شب همه آنهایی که در این مدت اکران فیلم زندانی‌ها دنبال شکست آن بودند با عبور فیلم از مرز ۴ میلیارد ظاهرا کاسه صبرشان لبریز شد و در چند شبکه تلوزیون به اسم نقد حملاتشان را شروع کردند. ساده‌انگارانه است که تصور کنی همه برنامه‌های سینمایی شبکه‌های تلوزیون تصادفا به این نتیجه رسیده‌اند که باید به زندانی‌ها حمله کرد!

امروز بیشتر از هر روز به این جمله تصویر بالا باور دارم. حتی اگر یک نفر بین این جماعت انقلابی‌نما با تو نباشد برای همین است که هیچ چیز از خودشان ندارند و مجبورند پشت فیلم‌های کسانی پنهان شوند که از جنس خوشان نیستند. نمی‌دانم شاید هم از یک جنسند فقط اینها یقه پیراهنشان آخوندیست. اینها حتی شرافت آن منتقد اصلاح‌طلب برنامه را ندارند که در عین نقد و نفی فیلم سعی می‌کند از جاده ادب و دیدن نکات مثبت مخالف خود را هم ببیند اما اینها پشت ریش و عمامه ....

چه توقع بی‌جایی دارم من!

یکی نیست به من بگوید مگر از روز اول کسی با تو بوده که حالا باشد.

همه این فحش‌ها را از همان زمان ساخت اخراجی‌ها، نه از همان دوران نشریه درآوردنت داده‌اند اما خدا کار خودش را کرده.
بگذار فحش بدهند آنها نانشان در این فحش دادن به توست اگر با فحش دادن من گرسنه‌ای سیر می‌شود و یا باعث می‌شود روشنفکرها اینها را قاطی خودشان حساب کنند بگذار فحش بدهند.

+ نوشته شده در  شنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:38  توسط مسعود ده نمکی  | 

شبه خاطرات مسعود ده‌نمکی-فصل ششم (تو تا حالا شهید شدی؟!)

(بخش بیست و نهم)

هر ساعت که از مأموریت ما در این محور می‌گذشت، با بیشتر شدن تلفات، گردان 600 نفره حمزه سیدالشهدا هم آب می‌رفت و تعدادمان کم و کمتر می‌شد. بچه‌ها می‌گفتند پشت بی‌سیم شنود شده که خود «عدنان خیرالله» برای بازپس‌گیری سه‌راه مرگ به ‌منطقه آمده است. حتی برخی می‌گفتند صدام شخصاً در بصره است و چند پاتک عراقی‌ها را فرماندهی کرده  و دارند آماده حمله آخر می‌شوند.

در طول این چند روز هر ساعت جنگ و گریز داشتیم، اما همه منتظر حمله سنگینی بودیم که سرنوشت منطقه را معلوم می‌کرد. خبر دادند که فرمانده لشکر پیغام داده که اگر بتوانید یکی دو شب دیگر خط را نگه دارید، به همه بچه‌های گردان پاداش خوبی می‌دهد!

همه از هم می‌پرسیدند:

«خب این پاداش چیه که تمام قوای جنگی عراق دارن آتیششون رو روی سر ما می‌ریزن و ما باید بدون نیروی جایگزین مقاومت کنیم؟»

جواب سئوال ما این بود که اگر خوب مقاومت کنیم، هرکدام از بچه‌های گردان که زنده برگردند، یک پرس چلوکباب در دزفول ناهار مهمان فرمانده لشکر هستند، یعنی نفری 80 تومان!


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  چهارشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:53  توسط مسعود ده نمکی  | 

 

+ نوشته شده در  چهارشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 7:45  توسط مسعود ده نمکی  | 

آثار و برکات صلوات (بخش 29)

مسعود ده‌نمکی

فصل هفتم: انواع صلوات

53. صلوات مخصوص روز جمعه بعد از نماز صبح

اصلی قدیمی از مؤلفات قدما: چون در روز جمعه فجر را خواندی، با این شهادت و سپس با صلوات بر محمد (ص) و آل او (ع) شروع کن، و آن این است:

«اللَّهُمَ‏ أَنْتَ‏ رَبِّي‏ وَ رَبُ‏ كُلِ‏ شَيْ‏ءٍ وَ خَالِقِي وَ خَالِقُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ آمَنْتُ بِكَ وَ بِمَلَائِكَتِكَ وَ كُتُبِكَ وَ رُسُلِكَ وَ بِالسَّاعَةِ وَ الْبَعْثِ وَ النُّشُورِ وَ بِلِقَائِكَ وَ الْحِسَابِ وَ وَعْدِكَ وَ وَعِيدِكَ وَ بِالْمَغْفِرَةِ وَ الْعَذَابِ وَ قَدَرِكَ وَ قَضَائِكَ وَ رَضِيتُ بِكَ رَبّاً وَ بِالْإِسْلَامِ دِيناً وَ بِمُحَمَّدٍ ص نَبِيّاً وَ بِالْقُرْآنِ كِتَاباً وَ حُكْماً وَ بِالْكَعْبَةِ قِبْلَةً وَ بِحُجَجِكَ عَلَى خَلْقِكَ حُجَجاً وَ أَئِمَّةً وَ بِالْمُؤْمِنِينَ إِخْوَاناً وَ كَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ بِاللَّاتِ وَ الْعُزَّى وَ بِجَمِيعِ مَا يُعْبَدُ دُونَكَ وَ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ لَا انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ‏ وَ أَشْهَدُ أَنَّ كُلَّ مَعْبُودٍ مِنْ لَدُنْ عَرْشِكَ إِلَى قَرَارِ الْأَرَضِينَ السَّابِعَةِ سِوَاكَ بَاطِلٌ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ كُنْتَ قَبْلَ الْأَيَّامِ وَ اللَّيَالِي وَ قَبْلَ الْأَزْمَانِ وَ الدُّهُورِ وَ قَبْلَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ إِذْ أَنْتَ حَيٌّ قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَ حَيٌّ بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ تَبَارَكْتَ وَ تَعَالَيْتَ فِي عَلْيَائِكَ وَ تَقَدَّسْتَ فِي أَسْمَائِكَ لَا إِلَهَ غَيْرُكَ وَ لَا رَبَّ سِوَاكَ وَ أَنْتَ حَيٌّ قَيُّومٌ مَلِكٌ قُدُّوسٌ مُتَعَالٍ أَبَداً لَا نَفَادَ لَكَ وَ لَا فَنَاءَ وَ لَا زَوَالَ وَ لَا غَايَةَ وَ لَا مُنْتَهَى لَا إِلَهَ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ إِلَّا أَنْتَ تَعَظَّمْتَ حَمِيداً وَ تَحَمَّدْتَ كَرِيماً وَ تَكَبَّرْتَ رَحِيماً وَ كُنْتَ عَزِيزاً قَدِيماً قَدِيراً مَجِيداً تَعَالَيْتَ قُدُّوساً رَحِيماً قَدِيراً وَ تَوَحَّدْتَ إِلَهاً جَبَّاراً قَوِيّاً عَلِيّاً عَلِيماً عَظِيماً كَبِيراً وَ تَفَرَّدْتَ بِخَلْقِ الْخَلْقِ كُلِّهِمْ فَمَا خَالِقٌ بَارِئٌ مُصَوِّرٌ مُتْقِنٌ غَيْرَكَ وَ تَعَالَيْتَ قَاهِراً مَعْبُوداً مُبْدِئاً مُعِيداً مُنْعِماً مُفْضِلًا جَوَاداً مَاجِداً رَحِيماً كَرِيماً فَأَنْتَ الرَّبُّ الرَّحِيمُ الَّذِي لَمْ تَزَلْ وَ لَا تَزَالُ وَ تُضْرَبُ بِكَ الْأَمْثَالُ وَ لَا يُغَيِّرُكَ‏ الدُّهُورُ وَ لَا يُفْنِيكَ الزَّمَانُ وَ لَا تُدَاوِلُكَ الْأَيَّامُ وَ لَا يَخْتَلِفُ عَلَيْكَ اللَّيَالِي وَ لَا تُحَاوِلُكَ الْأَقْدَارُ  وَ لَا تَبْلُغُكَ الْآجَالُ لَا زَوَالَ لِمُلْكِكَ وَ لَا فَنَاءَ لِسُلْطَانِكَ وَ لَا انْقِطَاعَ لِذِكْرِكَ وَ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِكَ وَ لَا تَحْوِيلَ لِسُنَّتِكَ وَ لَا خُلْفَ لِوَعْدِكَ وَ لَا تَأْخُذُكَ سِنَةٌ وَ لَا نَوْمٌ وَ لَا يَمَسُّكَ نَصَبٌ وَ لَا لُغُوبٌ فَأَنْتَ الْجَلِيلُ الْقَدِيمُ الْأَوَّلُ الْآخِرُ الْبَاطِنُ الظَّاهِرُ الْقُدُّوسُ عَزَّتْ أَسْمَاؤُكَ وَ جَلَّ ثَنَاؤُكَ وَ لَا إِلَهَ سِوَاكَ وَصَفْتَ نَفْسَكَ أَحَداً صَمَداً فَرْداً لَمْ يَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لَا وَلَداً لَمْ تَلِدْ وَ لَمْ تُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَكَ كُفُواً أَحَدٌ أَنْتَ الدَّائِمُ فِي غَيْرِ وَصَبٍ‏  وَ لَا نَصَبٍ لَمْ تَشْغَلْكَ رَحْمَتُكَ عَنْ عَذَابِكَ وَ لَا عَذَابُكَ عَنْ رَحْمَتِكَ خَلَقْتَ خَلْقَكَ مِنْ غَيْرِ وَحْشَةٍ بِكَ إِلَيْهِمْ وَ لَا أُنْسٍ بِهِمْ وَ ابْتَدَعْتَهُمْ لَا مِنْ شَيْ‏ءٍ كَانَ وَ لَا بِشَيْ‏ءٍ شَبَّهْتَهُمْ لَا يُرَامُ عِزُّكَ وَ لَا يُسْتَضْعَفُ أَمْرُكَ لَا عِزَّ لِمَنْ أَذْلَلْتَ وَ لَا ذُلَّ لِمَنْ أَعْزَزْتَ أَسْمَعْتَ مَنْ دَعَوْتَ وَ أَجَبْتَ مَنْ دَعَاكَ اللَّهُمَّ اكْتُبْ شَهَادَتِي هَذِهِ وَ اجْعَلْهَا عَهْداً عِنْدَكَ تُوَفِّنِيهِ يَوْمَ تَسْأَلُ الصَّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ وَ ذَلِكَ قَوْلُكَ‏ لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ ص وَ بِإِيمَانِي بِهِ وَ بِطَاعَتِي لَهُ وَ تَصْدِيقِي بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِكَ فَنَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ مِنْ وَحْيِكَ عَلَى مُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ الْقَائِدِ إِلَى الرَّحْمَةِ الَّذِي بِطَاعَتِهِ تُنَالُ الرَّحْمَةُ وَ بِمَعْصِيَتِهِ تُهْتَكُ الْعِصْمَةُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ رَحَّمَ وَ كَرَّمَ يَا دَاحِيَ الْمَدْحُوَّاتِ‏  وَ يَا بَانِيَ‏ الْمَسْمُوكَاتِوَ يَا مُرْسِيَ الْمَرْسِيَّاتِ‏  وَ يَا جَبَّارَ السَّمَاوَاتِ وَ خَالِقَ الْقُلُوبِ عَلَى فِطْرَتِهَا شَقِيِّهَا وَ سَعِيدِهَا وَ بَاسِطَ الرَّحْمَةِ لِلْمُتَّقِينَ اجْعَلْ شَرَائِفَ صَلَوَاتِكَ وَ نَوَامِيَ بَرَكَاتِكَ‏  وَ رَأْفَةَ تَحَنُّنِكَ وَ عَوَاطِفَ زَوَاكِي رَحْمَتِكَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ الْفَاتِحِ لِمَا أُغْلِقَ وَ الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ وَ مُظْهِرَ الْحَقِّ بِالْحَقِ‏  وَ دَامِغَ الْبَاطِلِ كَمَا حَمَّلْتَهُ فَاضْطَلَعَ بِأَمْرِكَ مُحْتَمِلًا لِطَاعَتِكَ مُسْتَوْفِزاً فِي مَرْضَاتِكَ غَيْرَ نَاكِلٍ فِي قُدْمٍ‏ وَ لَا وَاهِنٍ فِي عَزْمٍ حَافِظاً لِعَهْدِكَ مَاضِياً عَلَى نَفَاذِ أَمْرِكَ حَتَّى أَوْرَى قَبَسَ الْقَابِسِ‏ وَ بِهِ هُدِيَتِ الْقُلُوبُ بَعْدَ خَوْضَاتِ الْفِتَنِ وَ أَقَامَ مُوضِحَاتِ الْأَعْلَامِ وَ مُنِيرَاتِ الْإِسْلَامِ وَ نَائِرَاتِ الْأَحْكَامِ‏ فَهُوَ أَمِينُكَ الْمَأْمُونُ وَ خَازِنُ عِلْمِكَ الْمَخْزُونِ وَ شَهِيدُكَ يَوْمَ الدِّينِ وَ بَعِيثُكَ‏  نِعْمَةً وَ رَسُولُكَ رَحْمَةً فَافْسَحْ لَهُ مَفْسَحاً فِي عَدْلِكَ وَ اجْزِهِ مُضْعَفَاتِ الْخَيْرِ مِنْ فَضْلِكَ مُهْنَآتٍ غَيْرَ مُكَدَّرَاتٍ مِنْ فَوْزِ فَوَائِدِكَ الْمَحْلُولِ‏  وَ جَزِيلِ عَطَائِكَ الْمَوْصُولِ اللَّهُمَّ أَعْلِ عَلَى بِنَاءِ الْبَانِينِ بِنَاءَهُ وَ أَكْرِمْ لَدَيْكَ نُزُلَهُ وَ مَثْوَاهُ‏  وَ أَتْمِمْ لَهُ نُورَهُ وَ أَرِنَاهُ بِابْتِعَاثِكَ إِيَّاهُ مَرْضِيَّ الْمَقَالَةِ مَقْبُولَ الشَّهَادَةِ ذَا مَنْطِقٍ عَدْلٍ وَ خُطَّةٍ  فَصْلٍ وَ حُجَّةٍ وَ بُرْهَانٍ عَظِيمَ الْجَزَاءِ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا شَافِعِينَ مُخْلِصِينَ وَ أَوْلِيَاءَ مُطِيعِينَ وَ رُفَقَاءَ مُصَاحِبِينَ أَبْلِغْهُ مِنَّا السَّلَامَ وَ أَوْرِدْنَا عَلَيْهِ وَ أَوْرِدْ عَلَيْهِ مِنَّا السَّلَامَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ وَ الشَّهَادَةُ حَظِّي وَ الْحَقُّ عَلَيَّ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ وَ نَبِيُّكَ وَ صَفِيُّكَ وَ نَجِيُّكَ وَ أَمِينُكَ وَ نَجِيبُكَ وَ حَبِيبُكَ وَ صَفْوَتُكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ خَلِيلُكَ وَ خَاصُّكَ وَ خَالِصَتُكَ وَ خِيَرَتُكَ مِنْ بَرِيَّتِكَ النَّبِيُّ الَّذِي هَدَيْتَنَا بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ عَلَّمْتَنَا بِهِ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ بَصَّرْتَنَا بِهِ مِنَ الْعَمَى وَ أَقَمْتَنَا بِهِ عَلَى الْمَحَجَّةِ الْعُظْمَى وَ سَبِيلِ التَّقْوَى وَ أَخْرَجْتَنَا بِهِ مِنَ الْغَمَرَاتِ وَ أَنْقَذْتَنَا بِهِ مِنْ شَفَا جُرُفِ الْهَلَكَاتِ أَمِينُكَ عَلَى وَحْيِكَ وَ مُسْتَوْدَعُ سِرِّكَ وَ حِكْمَتِكَ وَ رَسُولُكَ إِلَى خَلْقِكَ وَ حُجَّتُكَ عَلَى عِبَادِكَ وَ مُبَلِّغُ وَحْيِكَ وَ مُؤَدِّي عَهْدِكَ وَ جَعَلْتَهُ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ وَ نُوراً يَسْتَضِي‏ءُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ يُبَشِّرُ بِالْجَزِيلِ مِنْ ثَوَابِكَ وَ يُنْذِرُ بِالْأَلِيمِ مِنْ عِقَابِكَ‏ فَأَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ جَاءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِكَ وَ عَبَدَكَ حَتَّى أَتَاهُ الْيَقِينُ مِنْ وَعْدِكَ وَ أَنَّهُ لِسَانُكَ فِي خَلْقِكَ وَ عَيْنُكَ وَ الشَّاهِدُ لَكَ وَ الدَّلِيلُ عَلَيْكَ وَ الدَّاعِي إِلَيْكَ وَ الْحُجَّةُ عَلَى بَرِيَّتِكَ وَ السَّبَبُ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ وَ أَنَّهُ قَدْ صَدَعَ بِأَمْرِكَ وَ بَلَّغَ رِسَالَتَكَ وَ تَلَا آيَاتِكَ وَ حَذَّرَ أَيَّامَكَ‏  وَ أَحَلَّ حَلَالَكَ وَ حَرَّمَ حَرَامَكَ وَ بَيَّنَ فَرَائِضَكَ وَ أَقَامَ حُدُودَكَ وَ أَحْكَامَكَ وَ حَضَّ عَلَى عِبَادَتِكَ وَ أَمَرَ بِطَاعَتِكَ وَ ائْتَمَرَ بِهَا وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِكَ وَ انْتَهَى عَنْهَا وَ دَلَّ عَلَى حُسْنِ الْأَخْلَاقِ وَ أَخَذَ بِهَا وَ نَهَى عَنْ مَسَاوِي الْأَخْلَاقِ وَ اجْتَنَبَهَا وَ وَالَى أَوْلِيَاءَكَ قَوْلًا وَ عَمَلًا وَ عَادَى أَعْدَاءَكَ قَوْلًا وَ عَمَلًا وَ دَعَا إِلَى سَبِيلِكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنْ سَاحِراً وَ لَا مَسْحُوراً وَ لَا شَاعِراً وَ لَا مَجْنُوناً وَ لَا كَاهِناً وَ لَا أَفَّاكاً  وَ لَا جَاحِداً وَ لَا كَذَّاباً وَ لَا شَاكّاً وَ لَا مُرْتَاباً وَ أَنَّهُ رَسُولُكَ وَ خَاتَمُ النَّبِيِّينَ جَاءَ بِالْوَحْيِ مِنْ عِنْدِكَ وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوهُ ذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِيمِ وَ أَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا بِهِ‏ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ‏ أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَفْضَلَ وَ أَشْرَفَ وَ أَكْمَلَ وَ أَكْبَرَ وَ أَطْيَبَ وَ أَطْهَرَ وَ أَتَمَّ وَ أَعَمَّ وَ أَزْكَى وَ أَنْمَى وَ أَحْسَنَ وَ أَجْمَلَ وَ أَكْثَرَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ حَيّاً وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ مَيِّتاً وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ مَبْعُوثاً وَ صَلِّ عَلَى رُوحِهِ فِي الْأَرْوَاحِ الطَّيِّبَةِ وَ صَلِّ عَلَى جَسَدِهِ فِي الْأَجْسَادِ الزَّاكِيَةِ اللَّهُمَّ شَرِّفْ بُنْيَانَهُ وَ كَرِّمْ مَقَامَهُ وَ أَضِئْ نُورَهُ وَ أَبْلِغْهُ الدَّرَجَةَ الْوَسِيلَةَ عِنْدَكَ فِي الرِّفْعَةِ وَ الْفَضِيلَةِ وَ أَعْطِهِ حَتَّى يَرْضَى وَ زِدْهُ بَعْدَ الرِّضَى وَ ابْعَثْهُ مَقَاماً مَحْمُوداً اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ بِكُلِّ مَنْقَبَةٍ مِنْ مَنَاقِبِهِ وَ مَوْقِفٍ مِنْ مَوَاقِفِهِ وَ حَالٍ مِنْ‏ أَحْوَالِهِ رَأَيْتَهُ لَكَ فِيهَا نَاصِراً وَ عَلَى مَكْرُوهِ بَلَائِهِ صَابِراً صَلَاةً تُعْطِيهِ بِهَا خَصَائِصَ مِنْ عَطَائِكَ وَ فَضَائِلَ مِنْ حِبَائِكَ تُكْرِمُ بِهَا وَجْهَهُ وَ تُعَظِّمُ بِهَا خَطَرَهُ وَ تُنْمِي بِهَا ذِكْرَهُ وَ تُفْلِجُ بِهَا حُجَّتَهُ وَ تُظْهِرُ بِهَا عُذْرَهُ حَتَّى تُبْلِغَ بِهِ أَفْضَلَ مَا وَعَدْتَهُ مِنْ جَزِيلِ جَزَائِكَ وَ أَعْدَدْتَ لَهُ مِنْ كَرِيمِ حِبَائِكَ وَ ذَخَرْتَ لَهُ مِنْ وَاسِعِ عَطَائِكَ اللَّهُمَّ شَرِّفْ فِي الْقِيَامَةِ مَقَامَهُ وَ قَرِّبْ مِنْكَ مَثْوَاهُ وَ أَعْطِهِ أَعْظَمَ الْوَسَائِلِ وَ أَشْرَفَ الْمَنَازِلِ وَ عَظِّمْ حَوْضَهُ وَ أَكْرِمْ وَارِدِيهِ وَ كَثِّرْهُمْ وَ تَقَبَّلْ فِي أُمَّتِهِ شَفَاعَتَهُ وَ فِيمَنْ سِوَاهُمْ مِنَ الْأُمَمِ وَ أَعْطِهِ سُؤْلَهُ فِي خَاصَّتِهِ وَ عَامَّتِهِ وَ بَلِّغْهُ فِي الشَّرَفِ وَ التَّفْضِيلِ أَفْضَلَ مَا بَلَّغْتَ أَحَداً مِنَ الْمُرْسَلِينَ الَّذِينَ قَامُوا بِحَقِّكَ وَ ذَبُّوا عَنْ حَرَمِكَ وَ أَفْشَوْا فِي الْخَلْقِ إِعْذَارَكَ وَ إِنْذَارَكَ وَ عَبَدُوكَ حَتَّى أَتَاهُمُ الْيَقِينُ اللَّهُمَّ اجْعَلْ مُحَمَّداً أَفْضَلَ خَلْقِكَ مِنْكَ زُلْفَى وَ أَعْظَمَهُمْ عِنْدَكَ شَرَفاً وَ أَرْفَعَهُمْ مَنْزِلًا وَ أَقْرَبَهُمْ مَكَاناً وَ أَوْجَهَهُمْ عِنْدَكَ جَاهاً وَ أَكْثَرَهُمْ تَبَعاً وَ أَمْكَنَهُمْ شَفَاعَةً وَ اجْزِ لَهُمْ عَطِيَّةً اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَاةً يُثْمِرُ سَنَاهَا وَ يَسْمُو أَعْلَاهَا وَ تُشْرِقُ أُولَاهَا وَ تُنْمِي أُخْرَاهَا نَبِيِّ الرَّحْمَةِ وَ الْقَائِدِ إِلَى الرَّحْمَةِ الَّذِي بِطَاعَتِهِ تُنَالُ الرَّحْمَةُ وَ بِمَعْصِيَتِهِ تُهْتَكُ الْعِصْمَةُ وَ سَلِّمْ عَلَيْهِ سَلَاماً غَزِيراً يُوجِبُ كَثِيراً وَ يُؤْمِنُ ثُبُوراً أَبَداً إِلَى يَوْمِ الدِّينِ وَ عَلَى آلِهِ مَصَابِيحِ الظَّلَامِ وَ مَرَابِيعِ‏ «1» الْأَنَامِ وَ دَعَائِمِ الْإِسْلَامِ الَّذِينَ إِذَا قَالُوا صَدَقُوا وَ إِذَا خَرَسَ الْمُغْتَابُونَ نَطَقُوا آثَرُوا رِضَاكَ وَ أَخْلَصُوا حُبَّكَ وَ اسْتَشْعَرُوا خَشْيَتَكَ وَ وَجِلُوا مِنْكَ وَ خَافُوا مَقَامَكَ وَ فَزِعُوا مِنْ وَعِيدِكَ وَ رَجَوْا أَيَّامَكَ وَ هَابُوا عَظَمَتَكَ وَ مَجَّدُوا كَرَمَكَ وَ كَبَّرُوا شَأْنَكَ وَ وَكَّدُوا مِيثَاقَكَ وَ أَحْكَمُوا عُرَى طَاعَتِكَ وَ اسْتَبْشَرُوا بِنِعْمَتِكَ وَ انْتَظَرُوا رُوحَكَ وَ عَظَّمُوا جَلَالَكَ وَ سَدَّدُوا عُقُودَ حَقِّكَ بِمُوَالاتِهِمْ مَنْ وَالاكَ وَ مُعَادَاتِهِمْ مَنْ عَادَاكَ وَ صَبْرِهِمْ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ فِي مَحَبَّتِكَ وَ دُعَائِهِمْ‏ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ إِلَى سَبِيلِكَ وَ مُجَادَلَتِهِمْ‏ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ مَنْ عَانَدَ وَ تَحْلِيلِهِمْ حَلَالَكَ وَ تَحْرِيمِهِمْ حَرَامَكَ حَتَّى أَظْهَرُوا دَعْوَتَكَ وَ أَعْلَنُوا دِينَكَ وَ أَقَامُوا حُدُودَكَ وَ اتَّبَعُوا فَرَائِضَكَ فَبَلَغُوا فِي ذَلِكَ مِنْكَ الرِّضَى وَ سَلَّمُوا لَكَ الْقَضَاءَ وَ صَدَّقُوا مِنْ رُسُلِكَ مَنْ مَضَى وَ دَعَوْا إِلَى سَبِيلِ كُلِّ مُرْتَضَى الَّذِينَ مَنِ اتَّخَذَهُمْ مَآباً سَلِمَ وَ مَنِ اسْتَتَرَ بِهِمْ جُنَّةً عُصِمَ وَ مَنْ دَعَاهُمْ إِلَى الْمَضَلَّاتِ لَبَّوْهُ وَ مَنِ اسْتَعْطَاهُمُ الْخَيْرَ آتَوْهُ صَلَاةً كَثِيرَةً طَيِّبَةً زَاكِيَةً نَامِيَةً مُبَارَكَةً صَلَاةً لَا تُحَدُّ وَ لَا تُبْلَغُ وَ لَا يُدْرَكُ حُدُودُهَا وَ لَا يُوصَفُ كُنْهُهَا وَ لَا يُحْصَى عَدَدُهَا وَ سَلَامٌ عَلَيْهِمْ بِإِنْجَازِ وَعْدِهِمْ وَ سَعَادَةِ جَدِّهِمْ وَ إِسْنَاءِ رِفْدِهِمْ كَمَا قُلْتَ السَّلَامُ عَلَى آلِ يَاسِينَ‏ إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ‏ اللَّهُمَّ اخْلُفْ فِيهِمْ مُحَمَّداً أَحْسَنَ مَا خَلَفْتَ أَحَداً مِنَ الْمُرْسَلِينَ فِي خُلَفَائِهِمْ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِمْ حَتَّى تُبَلِّغَ بِرَسُولِكَ وَ بِهِمْ كَمَالَ مَا تَقَرُّ بِهِ أَعْيُنُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ مِمَّا لَا تَعْلَمُ‏ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ‏ وَ اجْعَلْهُمْ فِي مَزِيدِ كَرَامَتِكَ وَ جَزِيلِ جَزَائِكَ مِمَّا لَا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ أَعْطِهِمْ مَا يَتَمَنَّوْنَ وَ زِدْهُمْ بَعْدَ مَا يَرْضَوْنَ وَ عَرِّفْ جَمِيعَ خَلْقِكَ فَضْلَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَنْزِلَتَهُمْ مِنْكَ حَتَّى يُقِرُّوا بِفَضْلِكَ بِفَضْلِهِمْ وَ شَرَفِهِمْ وَ يَعِرفُوا لَهُمْ حَقَّهُمُ الَّذِي أَوْجَبْتَ عَلَيْهِمْ مِنْ فَرْضِ طَاعَتِهِمْ وَ مَحَبَّتِهِمْ وَ اتِّبَاعِ أَمْرِهِمْ وَ اجْعَلْنَا سَامِعِينَ لَهُمْ مُطِيعِينَ وَ لِسُنَّتِهِمْ تَابِعِينَ وَ عَلَى عَدُوِّهِمْ مِنَ النَّاصِرِينَ وَ فِيمَا دَعَوْا إِلَيْهِ وَ دَلُّوا عَلَيْهِ مِنَ الْمُصَدِّقِينَ اللَّهُمَّ فَإِنَّا قَدْ أَقْرَرْنَا لَهُمْ بِذَلِكَ وَ بِمَا أَمَرْتَنَا بِهِ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ وَ نَشْهَدُ أَنَّ ذَلِكَ مِنْ عِنْدِكَ فَبِرِضَاهُمْ نَرْجُو رِضَاكَ وَ بِسَخَطِهِمْ نَخْشَى سَخَطَكَ اللَّهُمَّ فَتَوَفَّنَا عَلَى مِلَّتِهِمْ وَ احْشُرْنَا فِي زُمْرَتِهِمْ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ تُقِرُّ عَيْنَهُ غَداً بِرُؤْيَتِهِمْ وَ أَوْرِدْنَا حَوْضَهُمْ وَ اسْقِنَا بِكَأْسِهِمْ وَ أَدْخِلْنَا فِي كُلِّ خَيْرٍ أَدْخَلْتَهُمْ فِيهِ وَ أَخْرِجْنَا مِنْ كُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَهُمْ مِنْهُ حَتَّى نَسْتَوْجِبَ ثَوَابَكَ وَ نَنْجُوَ مِنْ عِقَابِكَ وَ نَلْقَاكَ وَ أَنْتَ عَنَّا رَاضٍ وَ نَحْنُ لَكَ مَرْضِيُّونَ صَلَوَاتُ اللَّهِ رَبِّنَا الرَّءُوفِ الرَّحِيمِ‏ عَلَى نَبِيِّنَا وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ اللَّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُكَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْمَوْصُوفِينَ بِمَعْرِفَتِكَ تَقَرُّباً إِلَيْكَ بِالْمَسْأَلَةِ وَ هَرَباً مِنْكَ إِلَيْكَ غَيْرَ بَالِغٍ فِي مَسْأَلَتِي لَهُمْ مِعْشَارَ مَا بِرَحْمَتِكَ أَعْتَقِدُ لَهُمْ إِلَّا الْتِمَاسَ الْمُنَاصَحَةِ لَهُمْ وَ ثَوَابَ مَوْعُودِكَ وَ التَّوَجُّهَ إِلَيْهِمْ بِهِمْ وَ الشَّفَاعَةَ لَنَا مِنْهُمْ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ لِآلِ مُحَمَّدٍ الْمَاضِينَ مِنْ أَئِمَّةِ الْهُدَى أَفْضَلَ الْمَنَازِلِ عِنْدَكَ وَ أَحَبَّهَا إِلَيْكَ مِنَ الشَّرَفِ الْأَعْلَى وَ الْمَكَانِ الرَّفِيعِ مِنَ الدَّرَجَاتِ الْعُلَى يَا شَدِيدَ الْقُوَى نَفْحَةً مِنْ عَطَائِكَ الَّتِي لَا مَنَّ فِيهَا وَ لَا أَذَى خُصَّهُمْ مِنْكَ بِالْفَوْزِ الْعَظِيمِ فِي النَّضْرَةِ وَ النَّعِيمِ وَ الثَّوَابِ الدَّائِمِ الْمُقِيمِ الَّذِي لَا نَصَبَ فِيهِ وَ لَا يَرِيمُ‏  اللَّهُمَّ أَسْكِنْهُمُ الْغُرَفَ الْمَبْنِيَّةَ عَلَى الْفُرُشِ الْمَرْفُوعَةِ  وَ السُّرُرِ الْمَصْفُوفَةِ مُتَّكِئِينَ عَلَيْها مُتَقابِلِينَ‏ لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً  إِلَّا قِيلًا سَلاماً سَلاماً  يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ ارْفَعْ مُحَمَّداً فِي أَعْلَى عِلِّيِّينَ فَوْقَ مَنَازِلِ الْمُرْسَلِينَ وَ مَلَائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ وَ جَمِيعِ النَّبِيِّينَ وَ صَفْوَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ أَجْمَعِينَ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ اللَّهُمَّ اجْزِهِمْ بِشُكْرِ نِعْمَتِكَ وَ تَعْظِيمِ حُرْمَتِكَ جَزَاءً لَا جَزَاءَ فَوْقَهُ وَ عَطَاءً لَا عَطَاءَ مِثْلُهُ وَ خُلُوداً لَا خُلُودَ يُشَاكِلُهُ وَ لَا يَطْمَعُ أَحَدٌ فِي مِثْلِهِ وَ لَا يَقْدِرُ أَحَدٌ قَدْرَهُ وَ لَا تَهْتَدِي الْأَلْبَابُ إِلَى طَلَبِهِ نِعْمَةً لِمَا شَكَرُوا مِنْ أَيَادِيكَ وَ إِرْصَاداً لِمَا صَبَرُوا عَلَى الْأَذَى فِيكَ‏ اللَّهُمَّ وَ عَلَى الْبَاقِي مِنْهُمْ فَتَرَحَّمْ وَ مَا وَعَدْتَهُمْ مِنْ نَصْرِكَ فَتَمِّمْ وَ أَشْيَاعَهُمْ مِنْ كُلِّ سُوءٍ فَسَلِّمْ وَ بِهِمْ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ جَنَاحَ الْكُفْرِ فَحَطِّمْ‏  وَ أَمْوَالَ الظَّلَمَةِ وَلِيَّكَ فَغَنِّمْ وَ كُنْ لَهُمْ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ نَاصِراً وَ اجْعَلْهُمْ وَ الْمُؤْمِنِينَ أَكْثَرَ نَفِيراً  وَ أَنْزِلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ مَلَائِكَةً أَنْصَاراً وَ ابْعَثْ لَهُمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ لِدِمَاءِ أَسْلَافِهِمْ ثَاراً وَ لَا تَدَعْ‏ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً وَ لَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَاراً اللَّهُمَّ مُدَّ لِآلِ مُحَمَّدٍ وَ أَشْيَاعِهِمْ فِي الْآجَالِ وَ خُصَّهُمْ بِصَالِحِ الْأَعْمَالِ وَ لَا تَجْعَلْنَا مِمَّنْ يُسْتَبْدَلُ بِهِمُ الْأَبْدَالُ‏  يَا ذَا الْجُودِ وَ الْفَعَالِ‏  اللَّهُمَّ خُصَّ آلَ مُحَمَّدٍ بِالْوَسِيلَةِ وَ أَعْطِهِمْ أَفْضَلَ الْفَضِيلَةِ وَ اقْضِ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا بِأَحْسَنِ الْقَضِيَّةِ وَ احْكُمْ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ عَدُوِّهِمْ بِالْعَدْلِ وَ الْوَفَاءِ وَ اجْعَلْنَا يَا رَبِّ لَهُمْ أَعْوَاناً وَ وُزَرَاءَ وَ لَا تُشْمِتْ بِنَا وَ بِهِمُ الْأَعْدَاءَ اللَّهُمَّ احْفَظْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ أَتْبَاعَهُمْ وَ أَوْلِيَاءَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ مِنْ أَهْلِ الْجَحْدِ وَ الْإِنْكَارِ وَ اكْفِهِمْ حَسَدَ كُلِّ حَاسِدٍ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ وَ سَلِّطْهُمْ عَلَى كُلِّ نَاكِثٍ خَتَّارٍ حَتَّى يَقْضُوا مِنْ عَدُوِّكَ وَ عَدُوِّهِمُ الْأَوْطَارَ  وَ اجْعَلْ عَدُوَّهُمْ مَعَ الْأَذَلِّينَ وَ الْأَشْرَارِ وَ كُبَّهُمْ رَبِّ عَلَى وُجُوهِهِمْ فِي النَّارِ إِنَّكَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ اللَّهُمَّ وَ كُنْ لِوَلِيِّكَ فِي خَلْقِكَ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوْلًا وَ تَجْعَلَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ فِيهَا الْأَئِمَّةَ الْوَارِثِينَ وَ اجْمَعْ لَهُ شَمْلَهُ‏  وَ أَكْمِلْ لَهُ أَمْرَهُ وَ أَصْلِحْ لَهُ رَعِيَّتَهُ وَ ثَبِّتْ رُكْنَهُ وَ أَفْرِغِ الصَّبْرَ مِنْكَ عَلَيْهِ‏  حَتَّى يَنْتَقِمَ فَيَشْتَفِي‏  وَ يَشْفِيَ حَزَازَاتِ قُلُوبٍ نَغِلَةٍ وَ حَرَارَاتِ صدوره [صُدُورٍ] وَغِرَةٍ  وَ حَسَرَاتِ أَنْفُسٍ تَرِحَةٍ  مِنْ دِمَاءٍ مَسْفُوكَةٍ وَ أَرْحَامٍ مَقْطُوعَةٍ وَ طَاعَةٍ مَجْهُولَةٍ  قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَيْهِ الْبَلَاءَ وَ وَسَّعْتَ عَلَيْهِ الْآلَاءَ وَ أَتْمَمْتَ عَلَيْهِ النَّعْمَاءَ فِي حُسْنِ الْحِفْظِ مِنْكَ لَهُ اللَّهُمَّ اكْفِهِ هَوْلَ عَدُوِّهِ وَ أَنْسِهِمْ ذِكْرَهُ وَ أَرِدْ مَنْ أَرَادَهُ وَ كِدْ مَنْ كَادَهُ وَ امْكُرْ بِمَنْ مَكَرَ بِهِ وَ اجْعَلْ دَائِرَةَ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ اللَّهُمَّ فُضَّ جَمْعَهُمْ وَ فُلَّ حَدَّهُمْ‏ وَ أَرْعِبْ قُلُوبَهُمْ وَ زَلْزِلْ أَقْدَامَهُمْ وَ اصْدَعْ شَعْبَهُمْ‏  وَ شَتِّتْ أَمْرَهُمْ فَإِنَّهُمْ‏ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ‏ وَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ وَ اجْتَنَبُوا الْحَسَنَاتِ فَخُذْهُمْ بِالْمَثُلَاتِ‏  وَ أَرِهِمُ الْحَسَرَاتِ‏ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى جَمِيعِ الْمُرْسَلِينَ وَ النَّبِيِّينَ الَّذِينَ بَلَّغُوا عَنْكَ الْهُدَى وَ اعْتَقَدُوا لَكَ الْمَوَاثِيقَ بِالطَّاعَةِ وَ دَعَوُا الْعِبَادَ بِالنَّصِيحَةِ وَ صَبَرُوا عَلَى مَا لَقُوا فِي جَنْبِكَ‏  مِنَ الْأَذَى وَ التَّكْذِيبِ وَ صَلِّ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ وَ ذَرَارِيِّهِمْ وَ جَمِيعِ أَتْبَاعِهِمْ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ السَّلَامُ عَلَيْهِمْ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مَلَائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَهْلِ طَاعَتِكَ أَجْمَعِينَ صَلَاةً زَاكِيَةً نَامِيَةً طَيِّبَةً وَ خُصَّ آلَ نَبِيِّنَا الطَّيِّبِينَ السَّامِعِينَ لَكَ الْمُطِيعِينَ الْقَوَّامِينَ بِأَمْرِكَ الَّذِينَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِيراً وَ ارْتَضَيْتَهُمْ لِدِينِكَ أَنْصَاراً وَ جَعَلْتَهُمْ حَفَظَةً لِسِرِّكَ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِكْمَتِكَ وَ تَرَاجِمَةً لِوَحْيِكَ وَ شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِكَ وَ أَعْلَاماً لِعِبَادِكَ وَ مَنَاراً فِي بِلَادِكَ‏  فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ الْمُكَرَّمُونَ الَّذِينَ لَا يَسْبِقُونَكَ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِكَ يَعْمَلُونَ يَخَافُونَ بِالْغَيْبِ‏  وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ‏  بِصَلَوَاتٍ‏  كَثِيرَةٍ طَيِّبَةٍ زَاكِيَةٍ مُبَارَكَةٍ نَامِيَةٍ بِجُودِكَ وَ سَعَةِ رَحْمَتِكَ مِنْ جَزِيلِ مَا عِنْدَكَ فِي الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ‏  وَ اخْلُفْ عَلَيْهِمْ فِي الْغَابِرِينَ‏  اللَّهُمَّ اقْصُصْ بِنَا آثَارَهُمْ وَ اسْلُكْ بِنَا سُبُلَهُمْ وَ أَحْيِنَا عَلَى دِينِهِمْ وَ تَوَفَّنَا عَلَى مِلَّتِهِمْ وَ أَعِنَّا عَلَى قَضَاءِ حَقِّهِمُ الَّذِي أَوْجَبْتَهُ عَلَيْنَا لَهُمْ وَ تَمِّمْ لَنَا مَا عَرَّفْتَنَا مِنْ حَقِّهِمْ وَ الْوَلَايَةِ لِأَوْلِيَائِهِمْ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِهِمْ وَ الْحُبِّ لِمَنْ أَحَبُّوا وَ الْبُغْضِ لِمَنْ أَبْغَضُوا وَ الْعَمَلِ بِمَا رَضُوا وَ التَّرْكِ لِمَا كَرِهُوا كَمَا جَعَلْتَهُمُ السَّبَبَ إِلَيْكَ وَ السَّبِيلَ إِلَى طَاعَتِكَ وَ الْوَسِيلَةَ إِلَى جَنَّتِكَ وَ الْأَدِلَّاءَ عَلَى طُرُقِكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ تَقُولُهُ أَلْفَ مَرَّةٍ إِنْ قَدَرْتَ عَلَيْهِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ سَلَّمَ اللَّهُمَّ اجْعَلْ فَرَجِي مَعَهُمْ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ثُمَّ قُلْ مِائَةَ مَرَّةٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ مَلَائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جَمِيعِ خَلْقِهِ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ السَّلَامُ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ‏»

پروردگارا، تو صاحب من، صاحب همه چیز و خالق همه چیز هستی. به تو، به ملائکه تو، کتاب­های تو، رسولان تو، به قیامت، بعث و نشور، به دیدار تو، حساب، وعده و وعید تو، به مغفرت و عذاب، قدر و قضای تو ایمان آوردم و به تو به عنوان پروردگار و به اسلام به عنوان دین و به محمد (ص) به عنوان نبی، و به قرآن به عنوان کتاب و حکمت و به کعبه به عنوان قبله، و به حجت­های تو بر خلقت به عنوان حجت و ائمه، به مؤمنان به عنوان برادر راضی شدم. و به جبت و طاغوت، به لات و عزی و همه آنچه که غیر از تو عبادت می­شود، کافر شدم. و به ریسمان محکمی که پاره شدن ندارد متمسک شدم و خداوند شنوای داناست و شهادت می­دهم که هر معبودی غیر از تو، از عرش تو تا عمق زمین هفت‌گانه، باطل است. هیچ خدایی نیست جز تو یگانه، هیچ شریکی برای تو نیست، قبل از روزها و شب­ها، قبل از زمان­ها و روزگاران، قبل از هر چیزی بودی، زیرا تو زنده قبل از هر زنده و زنده بعد از هر زنده هستی. در بالا بودنت، برتری و مبارک شدی و در آسمانت تقدس یافتی. هیچ خدایی جز تو و هیچ پروردگاری غیر از تو نیست، و تو زنده جاودان فرمانروای پاک متعالی هستی. نه پایانی برای توست و نه فنا، نه زوال، نه غایت و نه انتهایی. در آسمان­ها و زمین هیچ خدایی جز تو نیست. درحالی­که ستودنی هستی، عظمت یافتی و درحالی­که کریم هستی، ستایش شدی و درحالی­که بخشنده هستی، بزرگ شدی، و شکست­ناپذیر قدیم، توانای ستودنی هستی. درحالی­که پاک رحیم و قدیر هستی متعالی شدی، و درحالی­که خدای جبار قوی بلندمرتبه دانای عظیم بزرگ هستی، یگانه شدی و در خلق همه مخلوقات یکتا شدی و غیر از تو هیچ خالق آفریننده تصویرگر متقنی نیست و درحالی­که قاهر، معبود، آفریننده، بازگرداننده، مُنعم، مُفضل، بخشنده ارجمند رحیم و کریم هستی، متعالی هستی.

و تو خدایی هستی که پیوسته بوده و هست و به تو مثل زده می­شود و روزگاران تو را تغییر نمی­دهد و زمان تو را از بین نمی­برد و روزها تو را جابه‌جا نمی­کند و شب­ها بر تو مختلف نمی­گردد و تقدیرها تو را قصد نکنند، و اجل­ها به تو نمی­رسد تا هیچ زوالی برای فرمانروایی تو و هیچ فنایی برای سلطنت تو، و هیچ انقطاعی برای ذکر تو و هیچ تبدیلی برای کلمات تو و هیچ دگرگونی برای سنت تو و هیچ خلفی برای وعده تو نیست؛ و نه خواب تو را فرا می­گیرد و نه چرت، و نه خستگی بر تو عارض می­شود و نه ناتوانی.

تو جلیل قدیم اول آخر باطن ظاهر پاک هستی که اسماءات گرانقدر و ثنایت برتر است، و هیچ الهی غیر از تو نیست، و خود را یکتای یگانه بی­نیاز فردی وصف کردی که نه همسری می­گیرد و نه فرزندی، نه زاده‌ای و نه زاده شده­ای و کسی نظیر تو نیست.

تو دائم بدون بیماری و خستگی هستی، رحمت‌ات تو را از عذاب‌ات مشغول نمی­سازد، و نه عذاب‌ات از رحمت‌ات. مخلوقات‌ات را بدون احساس تنهایی­ات به آن‌ها و نه انس به آنان خلق کردی، و آن‌ها را نه از چیزی که بود آفریدی و نه آن‌ها را به چیزی شبیه کردی.

و عزت‌ات تزلزل نمی­پذیرد و امر تو ضعیف نمی­گردد. نه برای کسی­که ذلیل کردی عزتی است و نه برای کسی­که عزیز کردی ذلتی است. کسی را ­که خواندی، به او شنواندی و کسی­که تو را دعا کرد، اجابت کردی.

پروردگارا، این شهادت‌ام را بنویس و آن را عهدی نزد خودت قرار بده، و روزی که از صادقان درباره صدقشان سئوال می­کنی، مرا از آن برخوردار کن، و آن این سخن توست: {[آنان] اختيار شفاعت را ندارند جز آن‌كس كه از جانب [خداى] رحمان پيمانى گرفته است}.

پروردگارا، من با نبی­ات محمد (ص) و با ایمان‌ام به او، و با طاعت‌ام از او و تأییدام از آنچه که از نزد تو آورده است و آنچه که روح الامین از وحی­ات بر محمد نبی (ص) رحمت، پیشوا به سوی رحمت، کسی­که با اطاعت از او رحمت به دست می­آید و با معصیت او عصمت هتک می­شود فرود آورد، به تو روی آورده­ام. پروردگارا بر او و خاندان او (ع) صلوات و سلام بفرست و رحم و کرم خداوند شامل آنان باد.

ای گستراننده گسترده­ها، ای بناکننده بالابرده شده، ای مستحکم­کننده مستحکمات، ای جبار آسمان­ها، آفریننده قلب­های بدبخت و سعادتمند بر فطرت آن‌ها، و گستراننده رحمت برای متقیان، شریف­ترین رودهایت، و برکت­های رشدیابنده­ات، و رأفت مهربانی­ات و عواطف پاک رحمت‌ات را بر محمد (ص) بنده‌ات، و رسول گشاینده آنچه که بسته شده، خاتمه­دهنده پیشینیان، اظهارکننده حق با حق، و دافع باطل قرار بده، چنانکه بر او امر کردی، پس او بر امر تو متعهد شد، درحالی­که حمل­کننده طاعت‌ات، در رضایت‌ات شتابناک ـ پیشتاز ـ، بدون هراس در کارزار، بدون سستی در عزم، حافظ عهد تو، قاطع در اجرا­ی امر تو، تا آتش­گیره آن‌کس را که خواهان روشنی ـ هدایت ـ بود برافروخت و با او دل‌ها بعد از ورود در فتنه­ها هدایت یافت، و بیان­کننده­های علائم، نشانگرهای اسلام و روشنگرهای احکام را برپا داشت.

او امین مورد اطمینان تو، خزانه­دار علم مخزون تو، شاهد تو در روز جزا، مبعوث تو از روی نعمت و رسول تو از روی رحمت است، پس جایی وسیع در عدل‌ات برای او بگشای، و از فضل‌ات، خیری چندین برابر به‌صورتی گوارا و غیر مکدّر به او پاداش ده، از بهره­های سرشار نازل شونده و عطای فراوان همیشگی­ات. پروردگارا، بنای او را بر بنای بانیان بالا ببر، و نزول او و مسکن او را نزد خودت گرامی بدار و نور او را برایش کامل کن و با برانگیختن‌ات او را به ما بنمایان، درحالی­که سخن او مورد رضایت، شهادت‌اش مورد قبول، دارای منطقی عادل، و برنامه جداکننده، و حجت و برهان و دارای جزای بزرگ است.

پروردگارا، ما را شفاعت­کننده مخلص، اولیای مطیع، دوستان همراه قرار بده، و از ما به او سلام برسان و ما را بر او وارد کن و از ما بر او سلام برسان.

پروردگارا، درحالی‌که شهادت بهره من است و بر من حق است، شهادت می­دهم که محمد (ص) بنده، رسول، نبی، پاکدامن، نجواکننده، امین، نجیب، حبیب، برگزیده تو از مخلوقات‌ات، دوست، خاص، خالص، بهترین تو از مخلوقات‌ات است. نبی­ای است که با او ما را پس از ضلالت هدایت کردی، و با او [بعد] از جهالت، ما را تعلیم دادی، و پس از نابینایی بینا ساختی و او را بر حجت عظمی و راه تقوا مقیم ساختی و از طغیان‌ها بیرون آوردی، و از دره­های هلاکت­ها نجات دادی. امین تو بر وحی تو، محل سپردن راز و حکمت تو، رسول تو به سوی خلق تو، حجت تو بر بندگانت، ابلاغ­کننده وحی تو، اداکننده عهد تو است، و او را رحمتی برای عالمیان و نوری که مؤمنان از آن روشنایی می­گیرند قرار دادی که به ثواب جزیلت بشارت می­دهد و از عقوبت دردناکت انذار (هشدار) می­دهد.

و گواهی می­دهم که او از نزد تو حق را آورد و بنده توست تا اینکه از وعده تو یقین به او رسید و او زبان تو در مخلوقات‌ات، و چشم تو و شاهدی برای تو، و دلیل بر تو، و دعوت­کننده به سوی تو و حجت بر مخلوقات تو، و سبب در آنچه که بین تو و بین آن‌هاست، می­باشد.

و اینکه او فرمان تو را اجرا کرد، و رسالت‌ات را ابلاغ کرد، آیات‌ات را تلاوت کرد و از ایام‌ات برحذر داشت و حلال‌ات را حلال و حرام‌ات را حرام کرد و فرایض‌ات را بیان کرد، و حدود و احکام تو را برپا داشت و به عبادت‌ات ترغیب کرد و به طاعت‌ات امر کرد و از آن پیروی کرد، و از معصیت‌ات نهی کرد و از آن نهی نمود، و بر حسن اخلاق راهنمایی کرد و به آن تمسک جست و از اخلاق بد نهی کرد و از آن اجتناب کرد و با قول و عمل با اولیایت دوستی کرد، و با قول وعمل با دشمنانت دشمنی کرد، و با حکمت، وعظ و نیکی، به راه تو دعوت کرد.

و گواهی می­دهم که او نه ساحر است نه مسحور، نه شاعر است نه مجنون، نه کاهن است نه دروغگو، نه منکر است نه کذّاب، نه شک­کننده و نه مرتاب، و اینکه او رسول تو و خاتم انبیاست که با وحی از جانب تو آمد و رسولان را تأیید نمود.

و گواهی می­دهم کسانی­که او را تکذیب کردند، چشندگان عذاب دردناک هستند و کسانی­که به او ایمان آوردند و از نوری که همراه او نازل شد پیروی کردند، همان متقیان هستند.

پروردگارا بر محمد (ص) و آل او (ع) برترین، شریف­ترین، کامل­ترین، بزرگ­ترین، نیک­ترین، پاک­ترین، تمام­ترین، عام­ترین، فزاینده­ترین، رشدکننده­ترین، بهترین، زیباترین و بیشترین صلواتی که از میان اولین­ها و آخرین‌ها بر کسی فرستادی را بفرست که تو ستودنی قابل ستایش هستی.

پروردگارا بر محمد (ص) درحالی­که زنده است و بر محمد (ص) درحالی­که مرده است و بر محمد (ص) درحالی­که مبعوث است و بر روح او در ارواح طیبه و بر جسم او در میان اجسام پاک صلوات بفرست.

پروردگارا بنیان او را شریف کن، مقام او را گرامی کن، و نور او را روشن کن، و او را به درجه وسیله نزدت در رفعت و فضیلت برسان و به او عطا کن تا راضی شود و فراتر از رضایت بر او بیفزای، و او را در مقامی محمود مبعوث کن. پروردگارا، به هر منقبتی از مناقب او و هر موقفی از مواقف او و هر حالی از احوال او که او را در آن یاری­کننده تو دیدم، و بر امتحان ناپسند او صبور دیدم، صلوات بفرست، صلواتی که با آن خصایص عطایت و فضایل نعمت‌ات را به او عطا می­کنی و با آن سیمای او را گرامی می­داری و اهمیت او را بزرگ می­کنی و ذکر او را رشد می­دهی و حجت او را نمایان می­سازی، و عذر او را آشکار می­سازی تا بهترین آنچه که در خصوص جزای جزیلت وعده کردی، و از کریم نعمت‌ات برای او آماده کردی و از وسیع عطایت برای او ذخیره کردی را به او برسانی.

پروردگارا، در قیامت مقام او را شریف کن و مسکن او را به خودت نزدیک کن و بزرگ‌ترین وسایل و شریف­ترین منازل را به او عطا کن، و حوض او را بزرگ کن و واردشوندگان به آن را گرامی بدار و آن‌ها را زیاد کن، و شفاعت او را درباره امت‌اش و درباره امت­های غیر از آن را بپذیر، و خواسته او درباره خاصه و عامه­اش را به او عطا کن، و در شرف و برتری او را به برترین آنچه که کسی از رسولان، کسانی­که به حق تو پرداختند و از حرمت تو دفاع کردند و عذر و هشدارهای تو را در میان خلق افشا کردند و تو را عبادت کردند تا اینکه مرگشان فرا رسید، رساندی، برسان.

پروردگارا، محمد (ص) را برترین مخلوقات‌ات از نظر تقرب به تو، و بزرگ­ترین آنان نزد خودت از نظر شرف، رفیع­ترین آن‌ها از نظر جایگاه و نزدیک­ترین آن‌ها از نظر مکان، آبرومندترین آن‌ها نزد خودت از نظر جاه، و بیشترین آن‌ها از نظر پیروی، و ممکن­ترین آن‌ها از نظر شفاعت، و جزیل­ترین آن‌ها از نظر عطا قرار بده.

پروردگارا، بر محمد (ص) و آل محمد (ع) صلوات بفرست، صلواتی که درخشندگی آن ثمر­بخش است، و برتری آن اوج می­گیرد و ابتدایش درخشان می­کند و آخر آن فزونی می­گیرد، نبی رحمت، رهبری­کننده به سوی رحمت، کسی­که با اطاعت از او رحمت به دست می­آید و با معصیت او عصمت هتک می­شود، و بر او همیشه تا روز جزا سلام بفرست، سلام عزیزی که [پاداش] بسیاری را موجب می­شود و از نابودی ایمن می­سازد.

و بر خاندان او (ع) چراغ­های تاریکی و باران­های بهاری مردم، پشتوانه­های اسلام، کسانی­که چون سخن بگویند راست می­گویند، و زمانی­که نادانان لکنت بگیرند سخن می­گویند، رضایت تو را ترجیح می­دهند، و عشق تو را خالص می­سازند، و از خشیت تو سرشار هستند، و از تو می­ترسند، و از مقام تو خوف دارند، و از تهدید تو می­ترسند و به روزهای تو  امید دارند و از عظمت تو می­ترسند و کرم تو را تمجید می­کنند و شأن تو را بزرگ داشتند و میثاق تو را تأکید کردند و رشته­های اطاعت از تو را محکم کردند و به نعمت تو بشارت دادند، و آسایش تو را منتظر شدند و شکوه تو را بزرگ داشتند، و پیوندهای حق تو را محکم کردند؛ با دوستی­شان با کسی­که تو را دوست داشت و دشمنی­شان با کسی­که با تو دشمنی کرد و صبرشان بر آنچه در محبت تو به آنان رسید، و دعوتشان با حکمت و موعظه نیکو به راه تو، و مجادله­شان با بهترین روش با کسی‌که به تو عناد ورزید و با حلال دانستن حلال‌ات و حرام دانستن حرام‌ات، تا اینکه دعوت تو را اظهار کردند، دین تو را اعلان کردند، و احکام تو را برپا داشتند، از فرایض تو پیروی کردند، و در آن به رضایت تو رسیدند و به قضای تو تسلیم شدند و رسولان پیشین تو را تأیید کردند و به سوی راه هر مورد رضایتی دعوت کردند.

کسانی­که هرکه آن‌ها را مرجع و پناه گرفت سالم ماند و هرکه به عنوان سپر پشت سر آنان استتار کرد، در امان ماند و هرکس آن‌ها را به سوی مشکلات خواند، او را لبیک گفتند، و هرکه از آنان طلب خیر کرد به او بخشیدند، درود فراوان پاک مطهر فزاینده مبارک، درودی که نه محدود می­شود و نه به وصف آن رسیده می­شود، و حدود آن درک نمی­شود و نه عمق آن وصف می­شود و نه تعداد آن شمرده می­شود، و سلام بر آن‌ها با عملی کردن وعده­شان و و موفقیت تلاش‌شان و محکم کردن جایگاهشان، چنانکه گفتی «سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ * إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ» {درود بر پيروان الياس، ما نيكوكاران را اين‌گونه پاداش مى‏دهيم}.

پروردگارا در میان آنان محمد (ص) را جانشین کن، بهترین آنچه که کسی از مرسلین را در میان جانشینانشان جانشین کردی، و ائمه را بعد از آنان جانشین کن تا به رسول تو و جانشینانش برسد، کامل‌ترین آنچه که دیده­شان در دنیا و آخرت با آن روشن می­گردد، از آنچه که هیچ نفسی نمی­داند چه نور دیده­ای که به عنوان جزای آنچه که انجام داده­اند، در دنیا و آخرت برای آنان پنهان شده است و آن‌ها را در فزونی کرامت‌ات، و جزیل جزای‌ات قرار بده، از آنچه که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده است، و آنچه که آرزو دارند به آن‌ها عطا کن و بعد از اینکه راضی شدند، بر آنان زیادت کن، و همه مخلوقات‌ات را با فضیلت محمد (ص) و آل محمد (ع) و جایگاه آنان  نزد خودت آشنا کن تا به فضل تو به فضیلت و شرف آن‌ها اعتراف کنند و حقی که تو در خصوص فرض طاعت و محبت آن‌ها و پیروی از امر آنان را بر آنان واجب کردی، بشناسند. و ما را شنوندگان آنان و مطیعان، پیروی­کنندگان سنت آن‌ها، یاری­کنندگان بر علیه دشمنان آن‌ها، و تأییدکنندگان آنچه که به سوی آن دعوت کردند و بر آن رهنمون شدند قرار بده.

پروردگارا، ما آن را و آنچه که بر زبان آنان به ما امر کردی را در مورد آنان اقرار کردیم و شهادت می‌دهیم که آن از نزد توست و با رضایت آنان، رضایت تو را امید داریم و با خشم آنان از خشم تو می‌ترسیم.

پروردگارا ما را بر دین آنان بمیران، و در زمره آنان محشور کن، و ما را از جمله کسانی­که فردا دیده­شان به مشاهده آنان روشن می­شود قرار بده و ما را بر حوض آنان وارد کن و با جام آنان ما را سیراب کن و ما را در هر خیری که آن‌ها را در آن وارد ساختی وارد کن و ما را از هر بدی و سوئی که آن‌ها را از آن خارج کردی خارج کن، تا مستوجب ثواب تو باشیم و از عقوبت تو نجات یابیم و درحالی تو را ملاقات کنیم که تو از ما راضی و ما مورد رضایت تو هستیم، صلوات خدا، پروردگار رئوف بخشنده­مان، بر پیامبر (ص) ما و همه خاندان او (ع) باد.

پروردگارا، ما به محمد (ص) و آل محمد (ع) که به شناخت تو موصوف‌اند، از تو درخواست می­کنیم و با این درخواست به تو نزدیک می­شویم و به سوی تو می­گریزیم، درحالی‌که در مسألت خود برای آنان، به یک دهم آنچه از رحمت تو در حق آنان اعتقاد داریم نمی­­رسیم، جز تقاضای خیرخواهی آنان و ثواب موعود تو، و روی کردن به آنان به‌وسیله آنان و شفاعت آن‌ها برای ما.

پروردگارا، برای خاندان محمد (ص) از ائمه هدایتی که [از دنیا] رفتند، برترین منازل نزد خودت، و محبوب­ترین آن‌ها نزد تو از شرف والا، مکان رفیع و درجات برتر از تو می­خواهم، ای بزرگ نیرومند، رایحه­ای از عطایت که نه منّتی در آن است و نه اذیتی را برای آن‌ها می­خواهم، آن‌ها را از جانب خودت به کامیابی بزرگ در نگاه ‌دار و نعمت و ثواب دائمی همیشگی که نه خستگی­ای در آن است و نه کسالتی، مخصوص بگردان.

پروردگارا، آن‌ها را در اتاق­های برافراشته، بر روی فرش­های بلند، تخت­های چیده شده، درحالی­که به آن‌ها تکیه داده و روبه‌روی هم هستند، ساکن کن که در آن نه سخن بیهوده­ای می­شنوند و نه گناهی، بلکه فقط صدای  تبادل سلام می­شنوند، ای پروردگار جهانیان.

پروردگارا، محمد (ص) را در اعلی علیین، برتر از منازل مرسلین و ملائکه مقربت و همه انبیا، برگزیدگان  و همه مخلوقان‌ات بالا ببر، با رحمت‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان! پروردگارا، به شکر نعمت‌ات، بزرگداشت حرمت‌ات، جزایی که هیچ جزایی برتر از آن نیست و عطایی که هیچ عطایی نظیر آن نیست، جاودانگی که هیچ جاودانگی مشابه آن نیست و کسی به شبیه آن طمع ندارد و کسی اندازه آن را نمی­تواند و خردها به طلب آن هدایت نمی­شوند را به آنان جزا بده، در مقام نعمتی برای آنچه که نعمت­های تو را شکر کردند و پاداشی برای آنچه که بر اذیت و آزار در راه تو صبر کردند.

پروردگارا! بر باقی‌ماندگان آنان رحمت آور، و آنچه که درباره یاری­ات به آنان وعده دادی به اتمام برسان، و پیروان آن‌ها را از هر بدی سالم نگه­دار، ای رب العالمین. بال‌های کفر را به‌وسیله آنان درهم­شکن، و اموال ظالمان را برای ولیّ خود غنیمت بگیر و برای آنان ولی، حافظ و یاری­رسان باش. و آنان و مؤمنان را بیشترین قرار بده، و از آسمان فرشتگانی را در مقام یاور فرو بفرست، و از خود آن‌ها، برای خون اسلافشان، خون­خواهی برای آنان مبعوث کن، و از کافران بر روی زمین احدی را باقی نگذار و بر ظالمان نیفزای مگر خسارت و ضرر.

پروردگارا، برای خاندان محمد (ص) و پیروان آنان مهلت را طولانی ساز، آن‌ها را به اعمال صالح مخصوص بگردان و ما را از کسانی­که جایگزینان را جایگزینشان می­کنی قرار نده، ای صاحب بخشش و فعل نیک.

پروردگارا آل محمد (ص) را به‌وسیله مخصوص بگردان، و برترین فضیلت را به آنان عطا کن، و در دنیا با بهترین دادخواهی برای آنان داوری کن، و میان آنان و دشمنان آنان با عدل و وفا داوری کن، و ای پروردگار، ما را برای آنان یاری­گر و وزیر قرار بده و با ما و آن‌ها دشمن را شاد نکن.

پروردگارا، محمد (ص) آل محمد (ع) پیروان و دوستان آن‌ها را در شب و روز از اهل انکار حفظ کن و آن‌ها را از حسادت هر حسود متکبر جبار حمایت کن، و آن‌ها را بر هر عهدشکن خائن مسلط گردان تا در مقابل دشمن‌ات و دشمنانشان به آرزویشان برسند و دشمنان آن‌ها را به همراه ذلیل­ترین­ها و شرورترین­ها قرار بده و آن‌ها را در آتش واژگون کن که تو واحد قهار هستی.

پروردگارا، برای ولی­ات در میان مخلوقات‌ات ولی، حافظ، رهنما و یاری­گر باش تا او را با اختیار در زمین‌ات سکنی دهی و با فضل از آن بهره­مند سازی، و او و ذریه او را در آن، ائمه وارث قرار بدهی و پراکندگی او را جمع کن و امر او را به کمال برسان، رعیت‌اش را برای او اصلاح کن، رکن او را برای او تثبیت کن، و از جانب خودت صبر را بر او جاری ساز تا انتقام بگیرد و شفا یابد و ناراحتی قلب­های دردمند و آتش سینه­های داغدار، و حسرت جان­های اندوهگینِ از خون­های ریخته و ارحام قطع شده و طاعت مورد جهل را شفا بده­. درحالی‌که بلا را در حق‌اش کامل نمودی و نعمت­ها برایش گسترده ساختی و نعمت را در حفاظتی نیکو از جانبت، برایش تمام کردی.

پروردگارا، او را از هراس دشمن‌اش حفاظت کن، و نام او را از یاد آنان بزدای، کسی­که او را اراده بد کند تو برایش اراده بد نما. و به هرکه به او نیرنگ زد، نیرنگ بزن، و به کسی­که به او مکر کرد مکر کن و دایره بدی را بر آنان قرار بده، پروردگارا جمع آنان را پراکنده کن، تندی آنان را کند کن، دل‌های آنان را دچار رعب و وحشت کن، پاهای آنان را متزلزل کن، گروه­های آنان را از هم بگسل، امر آنان را پراکنده کن که آنان نماز را تباه ساختند، از شهوات پیروی کردند، بدی­ها انجام دادند و از حسنات اجتناب کردند، پس آنان را به بلایای عبرت­انگیز مجازات کن، و حسرت را به آنان نشان بده که تو بر همه چیز توانا هستی.

پروردگارا، بر همه رسولان و انبیا، کسانی­که از جانب تو هدایت را ابلاغ کردند و طاعت را به مواثیق تو پیوند زدند و بندگان را با نصیحت دعوت کردند و بر آنچه که در جوار تو از اذیت و تکذیب روبه‌رو شدند و صبر پیشه کردند، درود بفرست. بر همسران، فرزندان و همه پیروان آنان از مردان و زنان مسلمان، مردان و زنان مؤمن درود بفرست، و بر همه آنان سلام، رحمت و برکات خدا باد.

پروردگارا، بر ملائکه مقربت و همه اهل طاعت‌ات درود بفرست، درودی پاک فزاینده و نیک. خاندان پاک آل نبی­مان و شنوای تو، مطیع قائم به امر تو، کسانی­که آلودگی را از آنان بردی و آن‌ها را پاک و مطهر کردی، و در مقام یاری­گر دین‌ات انتخاب کردی و آنان را حافظان سرّت، محل سپردن حکمت‌ات، ترجمان وحی­ات، شاهد بر مخلوقات‌ات، نشانه­هایی برای بندگانت، مناره­ای برای بلادت قرار دادی که آن‌ها بندگان مکرم تو هستند؛ کسانی را ­که در سخن بر تو پیشی نمی­گیرند، درحالی­که به امر تو عمل می­کنند، از غیب بیم دارند درحالی­که از قیامت خوف دارند، به صلوات فراوان نیک مبارک فزاینده مخصوص بگردان، با بخشش‌ات و وسعت رحمت‌ات از فراوانی آنچه که نزد توست، در اولین­ها و آخرین­ها و درگذشتگان و بر آنان در بازماندگان، جانشین قرار بده.

پروردگارا ما را به‌دنبال آثار آنان ببر، و ما را به راه آنان ببر، و ما را بر دین آنان زنده کن، و بر آیین آنان بمیران، و ما را بر ادای حق آنان که بر ما واجب کردی یاری کن. حق آنان را که به ما شناساندی، برای ما کامل کن، و ولایت را برای اولیا و برائت از دشمنانشان، و دوستی کسی­که دوست داشتند، و دشمنی کسی­که دشمن داشتند، عمل به آنچه که راضی شده­اند، ترک کردن آنچه را که اکراه داشتند، بر ما کامل ساز. چنانکه آن‌ها را سببی به سوی خود، راهی به سوی طاعت‌ات، وسیله­ای به سوی بهشت‌ات و راهنمایانی بر راه­هایت قرار دادی.

پروردگارا بر محمد (ص) و آل محمد (ع) درود بفرست و فرج آن‌ها را تعجیل بفرما  ـ‌اگر توانستی، این را هزار مرتبه می­گویی‌ـ و درود و سلام خدا بر محمد (ص) و آل محمد (ع) باد، پروردگارا فرج مرا با آنان قرار بده، ای مهربان‌ترین مهربانان. سپس صد مرتیه بگو: صلوات خدا، ملائکه او، رسولان او، و همه مخلوقات او بر محمد نبی (ص) و آل محمد (ع) باد، و سلام، رحمت و برکات خداوند بر او و آنان، و بر ارواح و اجساد آنان باد.

[بحارالانوار. ج 86. کتاب نماز 8. ابواب نماز فضیلت روز و شب جمعه ـ باب چهارم. ح 8]

ادامه دارد...

+ نوشته شده در  سه شنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۸ساعت 8:16  توسط مسعود ده نمکی  | 

مطالب قدیمی‌تر