
نگاه آنطرف مرزها نسبت به اقدامات آمریکا علیه ایران

نگاه آنطرف مرزها نسبت به اقدامات آمریکا علیه ایران

مردم سیستان چشم به راه یاری همه ما هستند

قابل توجه کلیه اهالی رسانه و سینما
این حساب توئیتری که به نام بنده درست شده و بیانیه صادر میکند جعلی است.
پست رابرت دنیرو بازیگر آمریکایی پس از تهدیدات ترامپ
گرامی باد یاد و خاطره عزیزانمان در حادثه ۱۸ دی ماه ۹۲ پشت صحنه معراجیها
جهت شادی روحشان صلوات
شهید قاسم سلیمانی: آمریکاییها از آنچه فکر میکنند به آنها نزدیکتریم.

تهدید ترامپ علیه تمدن و فرهنگ ایران

به گزارش خبرگزاری فارس، مسعود دهنمکی نویسنده و کارگردان سینما در گفتوگو با میزان، پیرامون شهادت سردار قاسم سلیمانی گفت: من این ضائعه بزرگ را به تمام مردم ایران تسلیت عرض میکنم، از نظر من مردم به درک و آگاهی رسیدهاند که میتوانند خودشان را صاحب عزای این سوگ بزرگ بدانند.
وی درباره شخصیت سردار شهید قاسم سلیمانی تاکید کرد: از نظر من بخش مغفولی که چندان به آن پرداخته نشده وجهه فرهنگی و معنوی شخصیت سردار سلیمانی است، شاید بسیاری از مردم وی را بیشتر را به خاطر فداکاریهای نظامیاش میشناسند اما علاوه بر آن شهید قاسم سلیمانی از شخصیت والای فرهنگی برخوردار بود.
کارگردان فیلم «اخراجیها» در همین راستا ادامه داد: سردار شهید قاسم سلیمانی در حوزه فرهنگ مخصوصاً ثبت و ضبط خاطرات دفاع مقدس در لشکر خود تاثیرات فراوانی داشته است، وی در اقدامات فرهنگی پیشگام بوده و میتوان گفت سردار سلیمانی یکی از فرهنگیترین سرداران سپاه پاسداران بوده است.
وی با تاکید بر شخصیت تاثیرگذار فرهنگی شهید قاسم سلیمانی اضافه کرد: فقدان سردار شهید قاسم سلیمانی نه تنها در ابعاد سیاسی و نظامی بلکه در جهات فرهنگی نیز میتواند لطمات فراوانی را به همراه داشته باشد.
دهنمکی سردار سلیمانی را سردار تمام آزادیخواهان عالم دانست و خاطرنشان کرد: فقدان سردار شهید قاسم سلیمانی نه تنها برای ما ایرانیان و شیعیان بلکه برای تمام آزادیخواهان و کسانی که همواره زیر یوغ ستم و ظلمِ استکبار بودهاند غمی بزرگ به همراه آورده است.
وقتی شادی سگها و کفتارها را دیدی بدان یک شیر مرده است
پست اینستاگرامی و کنایهآمیز مایکل مور، کارگردان و مستندساز آمریکایی:
ایران به دنبال جنگ است؛ ببینید چقدر کشورش را نزدیک پایگاههای نظامی ما قرار داده است!
باید دید آمریکا چه چیزی از دست داده که حاضر به انجام این ترور شده است؟
مطمئنا خون شهید سلیمانی پایمال نخواهد شد و پیش درآمد اتفاقات مهمی خواهد بود.
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
دادن سر، نه عجب
داشتن سر عجب است

وقتی بی بی سی و شبکه متعلق به سعودیها و دنبالههای داخلیشان مدافع شهدا میشوند و با تقطیع سخنان من هیاهو به راه میاندازند باید دید از کجا دردشان آمده و در بین سخنان دو ساعته من چه نکتهای اینقدر آتششان زده که دست به این جنحال زدهاند؟
از خودم بپرسید نکته در همان جمله هجو پولبرها و تولههای داخلی لیبرالها و آقازادههاست که خود را عدالتخواه و مدافع کولبرها جا میزنند وگرنه استفاده از اسم مستعار در نگارش مطلب عرف بوده و کسی مطلبی را به هیچ شهیدی نسبت نداده و صرفا موضوع استفاده از نامهای مشابه نام دو سه دوست صمیمیام بوده که با اطلاع خانواده آنها صورت میپذیرفت و به آن کار افتخار هم میکردند. برخی از آنها حتی در دادگاه نشریه هم شرکت کردند تا از من حمایت کنند و تا آن شب برنامه تلوزیونی کسی نمیدانست این نامهای مستعار متعلق به کیست.
خدا را شکر که دشمنان ما را از احمقها آفریده است.

عکس تاریخی مردم عراق بر ویرانه سفارت آمریکا در سالروز مرگ صدام
شاید با نام مسعود دهنمکی آشنا بوده و نام او را بسیار شنیده باشید، در این مطلب بیوگرافی مسعود دهنمکی کارگردان و نویسنده فیلمهای بسیاری از جمله فیلم سینمایی پرفروش اخراجیها و معراجیها ارائه دادهایم.
مسعود دهنمکی نویسنده کارگردان، روزنامهنگار و فعال سیاسی میباشد، او همچنین مجری برنامه «چهل سیزده» با موضوعی در مورد نزاع آمریکا و ایران از شبکه چهار سیما بوده است، در این مطلب به بیوگرافی مسعود دهنمکی این شخصیت فعال هنری و سیاسی میپردازیم.
مسعود دهنمکی کارگردان، نویسنده، روزنامهنگار، و فعال سیاسی ایرانی میباشد، او سال ۱۳۴۸ تولد یافت، او تا سن ده سالگی در شهر اهر در آذربایجان شرقی ساکن بوده و پس از آن به تهران کوچ میکنند، مادر او اهل اهر بوده است، اما پدرش از روستای دهنمک شهرستان اراک بوده است.
وی مدرک علوم سیاسی از دانشگاه آزاد اسلامی کسب نموده است، ایشان در سال ۱۳۶۴ هنگامی که شانزده ساله بودند سابقه سه سال حضور در جبهه را دارند، پس از آن در واحد گزینش آزادگان مشغول به فعالیت میگردد.

بیوگرافی مسعود دهنمکی و زندگی شخصی او
مسعود نمکی کارگردان فیلم اخراجیها متاهل بوده و دارای دو دختر با اسامی فاطمه و حنانه میباشد، او در مورد دخترش و تجربهای قدیمی مبنی بر دوست و صمیمی بودن با فرزند خمو میگوید، او هم با دختر خود نیز چنین است یعنی رفیق و صمیمی. او دختر خویش را انسانی معتقد، با شخصیتی منتقد بیان میدارد که یکی از این سوژههای مورد نقد آثار پدرش میباشد.
دختر ایشان خانم دهنمکی در فیلم اخراجیهای ۱ نقش کودکی را که داخل کمد بود را ایفا مینماید، که توسط امین حیایی در فیلم نجات داده میشود.

آغاز فعالیت دهنمکی
مسعود دهنمکی در سال ۱۳۸۶ با آغاز فعالیت دولت آقای احمدینژاد و نابودی زمان اصلاحطلبان فیلم بلند خویش با اسم اخراجیها را تهیه نمود، که البته مورد توجه و پسند مردم قرار گرفت، به طوری که که حدود ۲.۵ میلیارد از حاصل فروش آن بود.
سپس او اخراجیها ۲ و اخراجیها ۳ را در ۱۳۸۷ و ۱۳۹۰ عرضه نمود، و با اعتراضی از سوی خانواده شهیدی که فیلم اخراجیها برگرفته از زندگی او بود، و نویسندهای که عقیده داشت از اثر وی کپیبرداری گشته است مواجه شد.

فعالیت سیاسی مسعود دهنمکی
بیوگرافی مسعود دهنمکی فعالیتهای متفاوت و گوناگونی علاوه بر کارگردانی و نویسندگی او را شامل میشود، از جمله فعالیت او در انصار حزبالله به عنوان عضوی فعال در دهه هفتاد میباشد، در کنار روزنامهنگاری در نشریه یالثارات و تعدادی دیگر از نشریهها، سردبیر و مدیر مسئول نشریههای جبهه، شلمچه و ماهنامه «صبح دو کوهه» بوده است، ایشان در زمان دولت اصلاحات نقشی موثر در سازماندهی تجمعهای انصار حزبالله ایفا میکرده که در سال ۱۳۷۵ از این حزب بیرون آمده است و دیگر هیچ نقش و مسئولیتی در آن ندارد. این کارگردان در واقع اصولگرا میباشد، او در زمان قدرت اصلاحات یکی از منتقدهای دولت خاتمی و مرحوم رفسنجانی بود، او فرهنگنامهای ۸۰ جلدی با عنوان «فرهنگنامه اسارت و آزادگان» تهیه نموده است، آغاز مستندسازی این مجموعه از زمان فعالیت در واحد گزینش باز میگردد.

دهنمکی در حزبالله
آقای دهنمکی در ۱ فروردین ۱۳۹۰ هنگام نیمه شب، مصادف با زمان تحویل سال نو، با همکاری یکی از شخصیتهای مهم شورای هماهنگی نیروهای حزبالله به نام حسینالله کرم، در مقابل سفارت کشور بحرین واقع در تهران سخنرانیای را ایراد نموده است که موضوع آن به کارکرد حکومت بحرینی به اعتراضکنندگان به خاطر دانشجویان بسیجی بوده است.
وبلاگ شخصی دهنمکی و متنی با عنوان «توبه نامه»
مسعود دهنمکی با قرار دادن متنی با عنوان «توبه نامه» از کارکرد و اعمال سابق خود و روند و روش سید علی خامنهای در وبلاگ خصوصی خویش دوری و برائت جست، اما این متن بیهیچ شرح و بیانی همراه با دیگر مطالب و وبلاگ خویش حذف گردید، بعد از کمی وی در قالبی تازه از وبلاگش هک شدن وبلاگ خود را به وسیله «دوستان طرفدار آزادی بیان» دانست و اظهار بیاطلاعی نمود که قرار گرفتن این متون را از سوی خود رد نمود.

حادثه انفجار در سر صحنه فیلمبرداری«معراجیها»
در زمان فیلمبرداری «معراجیها» که ساخته مسعود دهنمکی است، در تاریخ ۱۸ دی ماه سال ۱۳۹۳ در شهرک سینمایی دفاع مقدس تهران، هنگام صبح انفجار سرصحنه که با مواد منفجره تی ان تی جان ۵ نفر را گرفت و ۳ نفر را زخمی نمود، محمد جواد شریفی راد مسئول جلوههای ویژه که ماده منفجره کنار ماشین او به یکباره منفجر گشت، از دیگر جان باختگان این حادثه مهدی مرادی نژاد، جمشید احسانی فر، رضا فرجی که در کنار ماشین مشغول مهیا نمودن صحنه فیلمبرداری بودند و همچنین علی اکبر رنجبر مدیر شهرک سینمایی دفاع مقدس تهران میباشند. در مورد هزینه و سرمایهگذاریهای مبهم و پر از شک به هنر فیلمهای سینما و تلویزیون چنین عقیده دارد که سرمایههایی بزرگ با هدف و از پیش تعیین شده ورود پیدا میکند، در واقع فیلمهایی که مورد حمایت این سرمایه گذاران قرار میگیرد، موضوع مورد نظر آنها را حاوی میباشد.

گفته مسعود دهنمکی در مورد « هپکو»
و اما بیان ایشان در مورد مسئله «هپکو» چنین است که: «کسانی که تفکر سرمایهداری و الگوی توسعه آن شکلی را در جامعه باب کردند، امروز دارند در مورد هپکو سخن میگویند، یعنی خود دزدها داد میزنند آی دزد! چون خریدار دارد، الان هم که فراگیر شده، چون شبکههای اجتماعی و رسانههای جدید همه دارند در این مورد حرف میزنند.»
نظر اکبر عبدی در مورد دهنمکی
اکبر عبدی هنرپیشه مطرح و با سابقه تلویزیون و سینما در مورد آقای دهنمکی نیز میگوید: «دهنمکی آدم با اعتماد به نفسی است و وقتی از من درخواست بازی در کارهایش را میکند من هم، چون میدانم کارش را با اعتماد به نفس پیش میبرد، قبول میکنم. مسعود دهنمکی خالص و با اعتماد به نفس است، هم کارگردانی میکند و هم اجازه میدهد که بازیگر از خودش بروز بدهد.»

مستندهای مسعود دهنمکی
فقر و فحشاء «سال ۱۳۸۲»
کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟ «سال ۱۳۸۳-۱۳۸۵»
سریالهای مسعود دهنمکی
دارا و ندار «سال ۱۳۸۸»
معراجیها «سال ۱۳۹۳»
فیلمهای سینمایی مسعود دهنمکی
اخراجیها «سال ۱۳۸۶»
اخراجیها ۲ «سال ۱۳۸۷»
اخراجیها ۳ «سال ۱۳۸۹»
رسوایی «سال ۱۳۹۱»
رسوایی ۲ «سال ۱۳۹۴»
معراجیها «سال ۱۳۹۲»
زندانیها «سال ۱۳۹۷»
http://www.ghatreh.com/news/nn50344976/

به گزارش خبرگزاری فارس، قسمت دیگری از برنامه گفتوگومحور جهانآرا با موضوع «جریانشناسی سینما و رسانههای انقلاب» شنبه شب 7 دی ماه سال 1398 روی آنتن این شبکه رفت.
دی و بهمن زمان برگزاری دو جشنواره با رویکردهای متفاوت، دهمین جشنواره عمار در ماه جاری و سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر در ماه آینده است. با نظر به این دو رویداد مهم سینمایی، عوامل جهانآرا بر آن شدند تا در این برنامه به بررسی جریانشناسی سینما و رسانههای انقلاب بپردازند.
مهمان برنامه مسعود دهنمکی روزنامهنگار، مستندساز، نویسنده و کارگردان و مجری برنامه امیرحسین ثابتی بود.
دهنمکی در پاسخ به این سئوال که چه شد به عنوان فعال سیاسی و روزنامهنگار به سینما روی آورد گفت: کارکرد رسانهای سینما، بهویژه بعد از جنگ تحمیلی برایم جالب توجه و مهم بود.
وی با اشاره به دستهبندی انقلابیون به سه دسته پشیمان از گذشته، به جبران عقبماندگی گذشته غرق در دنیا و زندگی روزمره شدن و دق کردن از فراق دوران آرمانگرایی جبهه تأکید کرد: امام در پیامی که فردای قبول قطعنامه دادند دسته چهارمی را تعریف کردند که هنوز جنگ برایشان تمام نشده است.
این کارگردان سینما ضمن بیان اینکه شهید آوینی در سوره و نوع نگاهش به فرهنگ و سینما به عنوان شخصیت چند بعدی و نظریهپرداز جریان حزباللهی و نقد متعلق به دسته چهارم انقلابیون است، در خصوص شکلگیری جریان رسانه انقلاب مطرح کرد: در سال 1367 دسته چهارم انقلابیون با نگاه منتقدانه و آرمانگرایانه و با مطالباتی در حوزههای فرهنگ و عدالت شکل گرفت که برای اطلاعرسانی نقدهای فرهنگی و سیاسی و حتی اجتماعی، آرمانگرا و مطالبهگر خود احتیاج به رسانه مستقل داشت.
وی بیان کرد: اولین نشریه مستقل در جریان انقلابی یالثارات در سال 1373 و در دولت دوم سازندگی منتشر شد.
این روزنامهنگار خاطرنشان کرد: در سال 1374 مهدی نصیری از کیهان منفک شد و نشریه صبح را راه انداخت و به این ترتیب در آن مقطع سه نشریه کیهان، صبح و یالثارات در حوزه انقلابی گفتمانسازی میکردند.
وی با بیان اینکه نگاهش به رسانه بولتنی نبود مطرح کرد: نگاهم به رسانه در حوزههای دفاع مقدس، آرمانگرایی و عدالتطلبی بود و احساس میکردم لازم است نشریهای را راه بیندازم که همه اینها را با هم پوشش بدهد و تمیز، کارآمد و روزآمد باشد. برای همین اوایل سال 1375 اولین هفتهنامه رنگی سیاسی به اسم شلمچه را منتشر کردم.
این نویسنده تبدیل شدن شلمچه به پرمخاطبترین هفتهنامه ایران و جریانسازی و کارکرد اجتماعی آن را ناشی از نوع گفتمان دانست.
وی در خصوص علل سوق یافتنش به عرصه مستندسازی و سینما گفت: توقیفهای پی در پی نشریههای انقلابی و تغییر ذائقه مردم در رسانه و رفتنشان به سمت رسانههای جدید از سال 1381 به بعد باعث شد احساس کنم باید جنگ فقر و غنا و گفتمان عدالتخواهی را از مدیای جدیدی مطرح کنم و مستند فقر و فحشا را ساختم.
این مستندساز یکی از دلایل پر مخاطب شدن فیلمها را زمانشناسی و بهموقع مطرح کردن پیام و حرف آنها دانست.
وی خاطرنشان کرد: فقر و فحشا نفی حاکمیت نبود. نقد حاکمیت و دولتمردان بود. حرف مستند این بود که در آسیبهای اجتماعی و فاصله طبقاتی متهم انقلاب نیست، بلکه مدیران هستند.
این کارگردان علل ورودش به جریان رسانهای سینما را جریانسازی یک مستند و پیشبینی درست آن و شکستن انحصار در سینما مطرح ساخت.
وی از سهگانه اخراجیها با عنوان زلزله سینمایی یاد کرد و گفت: اینکه اخراجیها میلیونها مخاطب از اپوزیسیون در امریکا گرفته تا مردم عادی کشور را پای فیلم دفاع مقدسی مینشاند به گفتمان ناب جنگ برمیگردد.
دهنمکی تأکید کرد: در اخراجیها بحث لمپنیسم نبود، بحث گفتمان امام در خصوص آدمسازی بود و اساساً فیلمها چنین قابلیتی را دارند.
وی در خصوص تأثیر و کارکرد سینما بیان کرد: زمان پخش اخراجیهای 2 روزنامه لسآنجلس تایمز امریکا تیتر زد که این فیلم محاسبات امریکا پیرامون تحلیل جوان ایرانی را به هم زد، چون اگر جنگ دیگری در بگیرد میلیونها مردمی که فکر میکنیم استحاله شدهاند در برابر ما میایستند.
این فعال رسانهای مطرح ساخت: از سالهای 1388 و 1389 در انقلاب جریان رسانهای و هنری شکل گرفته است که این جریان در بُعدها و نهادهای مختلف وارد شدند و جشنوارهها شکل گرفتهاند.
وی اشاره کرد: غربت جریان حزباللهی، انقلابی، مطالبهگر و عدالتخواه در سینما شکل دیگری پیدا کرده است.
این نویسنده گفت: اراده جمعی و جریانات انقلابی و مدیریت فرهنگی کشور و مطالبه عمومی ما را به اینجا رسانده است که باید در حوزه فرهنگ هزینه کنیم.
وی تأکید کرد: حوزه فرهنگ دستوری نیست.
این کارگردان معتقد است فضای سنگین روشنفکری سینمای ایران در مقایسه با ده سال گذشته شکسته است.حرکت نیروهای انقلابی عمق ایدئولوژیک ندارد و برای همین به ضد خودش تبدیل میشود.در سینما خلاء حکمت سینما محسوس است، نه فرم سینما.
وی معتقد است در حفظ و صیانت از آدمهایی که وارد حوزه سینما میشوند یک جای کار میلنگد و اگر افرادی که وارد حوزه سینما میشوند صیانت نشوند تبدیل به جریان روشنفکری میشوند. چنانچه هنرمند باشند شکار میشوند و اقتضائات سینما بهراحتی آنها را جذب میکند.
این کارگردان اشاره کرد: از دهه اول انقلاب افراد زیادی را در حوزه هنری و جاهای مختلف داشتیم که آمدند سینما را دینی کنند، اما خودشان سینمایی شدند.
وی تأکید کرد: پرهیز از المان و نماد ایدئولوژیک در سینما محسوس است.
این نویسنده خاطرنشان ساخت: بودجه و نیرو هست، اما در تربیت محتوایی نیرو و تولید محتوا مشکل داریم.
وی در نقد رسانهای انقلابی اشاره کرد: ما نشریه مستقل و متداوم جریان حزباللهی نداریم. جریان انقلابی در رسانه عمومی برای حفظ هویت و استقلال خود باید مخاطب و فروش داشته باشد.
دهنمکی گفت: تکلیفگرایی در مطالبات آرمانگرایانه باید جای نتیجهمحوری را بگیرد، وگرنه نیروها دچار یأس ایدئولوژیک میشوند.
وی در پایان با بیان اینکه جوانگرایی در رسانههای انقلابی به معنی کنار گذاشتن شخصیتهایی با کارکرد بالا در حوزه رسانه مثل رحیمپور ازغدی، مهدی نصیری و مانند اینها از اتاقهای فکرمان نیست، تأکید کرد: امروز گوش شنوا کم داریم و همه زبان شدهاند و میخواهند نقد کنند. ضمن اینکه در حوزه تولید کمکاری کردهایم. امروز کسانی که زیاد حرف میزنند و کم کار میکنند زیاد شدهاند.

طنز روزگار این است که تئوریسینهای لیبرالیسم و سرمایهداری از رنج کولبران بنویسند و احمقان باور کنند.
امروزه دوغ و دوشاب قاطی شده است.
کسانی که چند دهه دربرابر عدالتخواهی دهانها را میبستند حالا عدالتخواری میکنند.
حتی در بین برخی مدعیان اصولگرایی هم این ماسک عدالتخواهی زده شده است آن هم در حالی که برخی از آنها پیادهنظام جریان سرمایهداری بودهاند.
اگر امروز نشریه داشتم در برابر این تیتر روزنامه مینوشتم:
رنج کولبری و کیف پولبری!

بنز سواری ررمندگان البته از نوع بنز خاور و کمپرسی، در آستانه عملیات
گرامی باد یاد و خاطره شهدای عملیات کربلای ۴
مسعود دهنمکی
فصل اول: فلسفه وجودی و شأن نزول صلوات بر رسولالله (ص)
همچنین امام صادق (ع) در بیانی طولانی درباره شأن نزول ذکر صلوات و وجوب و چگونگی صلوات بر رسولالله (ص) با توضیح دفعات معراج پیامبر (ص) و همچنین داشتن ریشه و فرمان الهی ذکر صلوات با ردّ ادعای کشف ذکر صلوات براساس خواب و رؤیا میفرماید:
«ای عمر بن اذینه! نظر تو در مورد اذانی که این ناصبیها میگویند و شیوه نماز آنها چیست؟ عرض کردم: فدای شما گردم! آنها میگویند: اُبَیّ بن کعب انصاری آن را در خواب دید. فرمود: دروغ میگویند، به خدا سوگند، دین خداوند تبارک و تعالی گرامیتر از آن است که در خواب دیده شود. پس امام صادق (ع) فرمود: خداوند عزیز جبار پیامبر (ص) خویش را هفتبار به آسمان عروج داد؛ اما در مرتبه اول، به حضرت برکت داد. دومینبار فرایض خویش را به او آموخت. بار سوم، خداوند عزیز جبار محملی از نور را بر او نازل فرمود که در آن چهل نوع از انواع نور بود که در اطراف عرش، عرش خدای تبارک و تعالی میگردیدند و دیدگان ناظرین را از روشنایی پر میکردند، اما یکی از این نورها رنگ زرد بود که زردی ناشی از آن است و یکی از آنها سرخ بود که رنگ سرخ ناشی از آن است و یکی از آنها سفید بود که سفیدی از آن پدید آمد و باقی نورها به تعداد نورها و رنگهایی است که حق تعالی آفریده است. در آن محمل حلقهها و زنجیرهایی سیمین بود. حضرت در آن نشست، سپس به آسمان دنیا عروج فرمود. فرشتگان به اطراف و اکناف آسمان پراکنده شدند، سپس به سجده افتادند و گفتند: (سبّوح قدّوس ربنا و ربُّ الملائکة و الروح). این نور تا چه اندازه به نور پروردگار ما شبیه است! آنگاه جبرئیل (ع) فرمود: (الله اکبر الله اکبر)؛ یعنی خدا بزرگتر است از اینکه احدی شبیه او باشد، پس ملائکه ساکت شدند و درهای آسمان گشوده شد و ملائکه گرد آمدند، سپس به محضر حضرت رسول (ص) شرفیاب شدند و فوج فوج بر حضرت سلام کردند و عرضه داشتند: ای محمد، برادرت چطور است؟